مقدمه
به نظر بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، موضوع شكاف نسلی تا دوران تکوین جامعهی صنعتی، به عنوان موضوعی قابل بحث مطرح نبوده است و سابقهی مطالعهی نسلی جوامع انسانی، به قرن نوزدهم میلادی میرسد. در عین حال موضوع تفاوت و شکاف در میان نسلها پیش از قرن بیستم به عنوان يک مسالهی اجتماعی مهم، مورد توجه نبوده است. سدهی بیستم با حوادث و اتفاقات اجتماعی بسیار بزرگی مواجه بوده است. به خصوص جنگ جهانی دوم كه مهمترین تغییرات اجتماعی را در عرصهی جهانی و در همهی زمینهها به ارمغان آورده است. پس از جنگ و در ادامهی پروسه نوسازی، تحولات ساختاری زیادی در عرصههای مختلف در كشورهای در حال توسعه رشد و گسترش یافت و این جوامع، با تحولات اجتماعی گستردهای مانند جنبشها و انقلابات اجتماعی گوناگونی مواجه شدند. در پس اين تحولات موقعیت اجتماعی نسلها و بهویژه نسل جوان دچار تغییرات اساسی شد. پیامدهای مهم رشدیافتگی پس از جنگ جهانی دوم موجب افزایش آگاهی مردم از وضعیت خود، از شرایط مردم در جوامع ديگر و نیز آگاهی از توانایی بالقوهی نسلهای جدید شد. همین دگرگونیها باعث نگرشهای جدیدی در نسل جوان پس از جنگ گردید. در این وضعیت به وجود آمده دیگر امکانپذیر نبود که تفاوتهای طبیعی بین نسلهای قدیم و جدید امری عادی تلقی شود. پس، میتوان چنین گفت كه مسائل میان نسلی مسالهی مشترک جهان امروز به خصوص در جوامعی كه دارای شتاب و سرعت تغییرات اجتماعی بیشتری هستند، میباشد.
نسل، مفهومی جامعهشناختی
نسل، یک مفهوم جامعهشناختی است که گروهی را مشخص میکند که اعضای آن، تقریباً سن و سالهای مشابهی داشتهاند یا در یک دورهی تاریخی مشخص خصوصیات، رفتار، کردار مشابهی را در زندگی به نمایش گذاشتهاند. در این ارتباط جمعیتشناسان و جامعهشناسان غربی، متولدین دورههای مختلف تاریخی را بر اساس تغییرات اساسی در شیوهی زندگی آنها، به شکلهای گوناگونی نامگذاری میکنند. در این عرصه نظریههای مختلفی برای نسلها مانند؛ نظریهی كارل مانهامم: «بنيانگذار نظريهی نسل تاريخی»، نظریه بوردیو: «رهیافتی تضاد گرایانه»، اینگهارت در كتاب خود تحت عنوان «تحول فرهنگی در جامعهی پیشرفته صنعتی»، گيدنز: که «تلقیاش از نسل و تمایزات نسلی براساس ارجاع به زمان است»، دیوید وایت: «وقایع و حوادث بسیار مهم و تكاندهنده در هر جامعه و در هر برههای از زمان، سازنده و شكلدهندهی نسلهای تاریخی خاصی است»... وجود دارند. البته در اینجا مناسب است که تاکید شود که بازهی زمانی تعریف هر نسل با توجه به ویژگیهای فرهنگی حفظ شده توسط محققان کمی متفاوت است. در طبقهبندی نسلها باید در نظر داشته باشیم که انسانها بسیار پیچیده هستند و پروفایلهای این نوشته ویژگیهای کلی نسلهای مختلف را توضیح میدهد. بنابراین لازم به ذکر است که تعیین گروههای سنی تقریبی است.
هر نسل بازتابی از دورانی است که در آن با ویژگیهای خاص رشد کرده است. اختراعات، فناوریهای جدید، اقتصاد، سیاست، تفاوتهای فرهنگی و بحرانهای بزرگ تنها برخی از عناصری هستند که ویژگیها، آرمانها و ارزشهای خاص نسلهای مختلف را شکل میدهند. شناخت از ویژگیهای نسلهای مختلف دیدی کلان از مخاطبین در سنین متفاوت به ما میدهد. به طور قطع میان نسلها تفاوت و تغییرات مشخصی وجود دارد. در این نوشته به طبقهبندی و ویژگیهای نسلهای مختلف میپردازیم:
یک- «بزرگترین نسل» (متولدین بین سالهای 1900 تا 1924): آنها تعدادشان به لحاظ جمعیتی بسیار کم است و در دوران رکود اقتصادی بزرگ، زندگی کردند. این نسل با جنگ و با محدودیتهای انتخاب در زندگی مواجه بودهاند. پس از جنگ، این نسل با همان ایمان و تعهد در توسعهی قدرت و شکوفایی تلاش زیادی کرد. آنها با چالشهای بزرگ در هر مرحله از زندگی خود، دست به موفقیتهای بینظیری زدهاند. قدرت اقتصادی مردم خود را ساختند و بدین ترتیب یکی از پررونقترین دوران تاریخ را آغاز کردند. این نسل در برابر اقتدار حکومت مرکزی اطاعت میکرد. از دانش فناوری و ارتباطات، اطلاعات کمتری داشت. این نسل در مواجهه با چالشها، سختیهای عمدهی اقتصادی، اجتماعی و نظامی، غریزهی بقا، روحیهی مسئولیتپذیری، سازگاری، سختکوشی، صرفهجویی، فروتنی، وفاداری و تعهد زناشویی، ذهنیت مدنی، استقامت فوقالعاده را از خود نشان داده است. با ناپدید شدن تدریجی اعضای این نسل بزرگ، بسیاری از ارزشهای اصلی آنها در نسلهای بعدی تغییر کرد.
دو- «نسل خاموش»، یا «کهنه سربازان» یا «نسل سنتگرا» (متولدین بین 1925 تا 1946): آنها در جامعهای قبل از برق که در آن مذهب کاتولیک در همهجا حضور داشت، متولد شدند. در حال حاضر به لحاظ سنی در اواسط تا اواخر دهه 70 یا بالاتر هستند و اکثر آنها اکنون بازنشسته شدهاند و با حقوق بازنشستگی متوسط، به سیستم مراقبتهای بهداشتی متوسل میشوند و از خدمات کمک در منزل که به لطف طرحهای همبستگی ملی در دسترس است، زندگی میکنند. آنها همچنان به ارزشهای سنتی خود یعنی احساس وظیفه و مسئولیت، کمک متقابل، روابط خانوادگی و احترام به اقتدار وفادار ماندهاند. آنها برای آداب و رسوم گذشته، ایمنی، امنیت و ثبات ارزش بسیار قائل هستند. آنها به موسسات آموزشی سنتی و قالبهای دورههای سنتی احترام بیشتری نسبت به آموزش و آموزش آنلاین دارند.
این نسل تحت شیوههای مدیریت سلسلهمراتبی رسمی کار میکردند. این نسل در دورهی جنگ و رکود اقتصادی بزرگ شدهاند. آنها کمبودات را در زندگی تجربه کردند و در تمام عمر خود، سخت کار کردهاند. این نسل پایههای اقتصاد امروز را بنا نهادند.
آنها مشکلات بزرگ را دیدهاند و میدانند چگونه با موقعیتهای سخت مقابله کنند. این نسل در دورانی بزرگ شدند که مذهب در جامعه بسیار دارای اهمیت بود، عموماً بسیار مذهبی و مومن هستند. وقتی ازدواج میکند، برای تمام عمر است. در مورد افراد این نسل گفته میشود که در برابر تغییر مقاوم هستند و بیشک همین موضوع دلیل گرایش بسیار کم آنها به فناوریهای جدید است. آنها با فناوری اطلاعات آشنا نیستند، اگرچه جوانترین آنها به تدریج از رابطهای دیجیتال مانند تبلت یا تلفنهای هوشمند استفاده میکنند. آنها ارتباط چهرهبهچهره یا از طریق پست را ترجیح و ترویج میکنند.
با این حال، برای آنها، پذیرش سرنوشت به معنای تسلیم شدن نیست. در واقع این نگرش، آنها را مشروط کرده است که حتی در موقعیتهای مناسب محتاطتر باشند و با پیشبینی بحرانها آیندهنگری نشان دهند. به همین دلیل است که آنها صرفهجویی میکنند و ترجیح میدهند چیزهای خراب را به جای خریدن تعمیر کنند.
واقعیت این است که این نسل، کسانی بودند که انقلاب آرام را در دستان خود نگه داشتند و در تشکیل دولت مدرنی که امروز میشناسیم کمک کردند. در دهههای 1980 و 1990، پایههای اتحادیه اروپا، یورو را گذاشتند. آنها زیرساختهای اصلی را ایجاد کردند که امکان رشد کم اما پایدار را فراهم میکرد. اما این نسلهای بعدی هستند که توانستهاند از دستاوردهایی که آنان برای جامعه ما به ارمغان آوردهاند استفاده کنند. امروز آنها وارد سن چهارم خود شدهاند و کمتر از ده درصد از جمعیت فعلی جهان را تشکیل میدهند.
سه- نسل بیبی بومرها (متولدین بین سالهای 1946 تا 1964): آنها در حال حاضر بین 57 تا 75 سال سن دارند. آنها همهی آنچه را که جوانان در آن دورهی زندگی خود مانند صلح، رفاه، اشتغال کامل و پیشرفت نیاز داشتند را تجربه کردهاند و دیدهاند. آنها نمایندهی نسلی هستند که از رشد و اشتغال کامل بهرهمند شدهاند. آنها جامعهای مصرفی را اختراع کردند و به موفقیت اجتماعی اعتقاد داشتند. این نسل به دنبال موفقیت حرفهای است، به شرکت و سلسله مراتب وفادار است در حالی که از استقلال فردی دفاع میکند.
این نسل در دوران پررونق اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم زندگی کرده است و به همین دلیل رشد جمعیت زیادی در این زمان اتفاق افتاده است. آنها دارای ویژگیهای شاخص زیر هستند: سخت کوشاند، بازنشسته نمیشوند و نیز منظم در انجام کارها هستند و در سنین بالا از کارایی لازم برخوردارند. آنها آرمانگرا، انقلابی، خودکفا و به مهارتهای تصمیمگیری خود اهمیت قائل هستند. محافظهکارند و معمولا منافع گروه و خواستههای جمعی را نسبت به خواستهها و نیازهای شخصی در اولویت قرار میدهند و باعث انسجام گروهها و تیمها میشوند. معمولاً زمانی که قرار است مجموعهای را مدیریت کنند، به شیوهی دستوری و مستقیم کارها را ارجاع و پیگیری میکنند و بسیار متمرکز بر کار هستند. قدرت هر فرد را در میزان تجربه او در نظر میگیرند و نسبت به رقابت حساس هستند. خود را با شغلشان تعریف میکنند و بسیار هم خوشبین هستند. این نسل بیشترین استفادهکنندگان رسانههای سنتی مانند تلویزیون، رادیو، مجله و روزنامه هستند. برای آنکه با فرزندان، فامیل و گروههای دوستانشان در ارتباط باشند، از پیامرسانها استفاده میکنند. معمولاً در سایر شبکههای اجتماعی حضور پر رنگی نداشته و اگر اکانت اینستاگرام هم داشته باشند بیشتر تماشا میکنند تا حضور فعالی داشته باشند. این گروه سنی تمایلی به تغییر ندارد. به اقتدار و ساختار سلسلهمراتبی احترام میگذارد و نسبتاً مادیگرا میباشند. آنها نوستالژیک و ایدهآلیست هستند. آنها رابطهی مبهمی با ارزشهای سنتی دارند. آنها محرک اصلاحات اجتماعی، شورش و ندای آزادی هستند و به دنبال تغییر جهان هستند. آنها بین شورش و قدرت سرگردان هستند.
چهار- نسل X (متولدین بین 1965 تا 1979): آنها توسط رسانهها به عنوان یک «میکرو نسل» با ویژگیهای هر دو نسل شناسایی شدهاند. نسل X اولین موجهای بزرگ بیکاری، بحران مالی، شوک تکنولوژیکی، نفتی و کاهش رشد را تجربه کرده است.
تغییر برای این نسل نسبتاً چیزی عادی و طبیعی به حساب میآید. ویژگیهای شاخص این نسل این است که به تغییر و تلاش عادت دارد. در تلاش برای ایجاد تعادل میان کار شخصی و حرفهایست و کمتر از نسل قبلی کار میکند. از نسل قبلی مستقلتر است و به موضوعات مالی توجه بیشتری نشان میدهد. اهل رقابت با دیگران میباشد و به مسائل شخصی، تفریح و زندگی لوکس بسیار توجه دارد. بیشتر علاقمند به هماهنگی بین افراد و تیمهای مختلف است. به رسانههای سنتی و کلاسیک توجه دارد، و در اکثر شبکههای اجتماعی عضو میباشد و در یکی از آنها فعالیتهای بیشتری انجام میدهد. آنها با شوکهای نفتی و اولین بحرانهای اشتغال بزرگ شدهاند و کمی بیشتر به اقتدار مشکوک هستند. این نسل نسبت به آینده و سازمانها بدبینی خاصی پیدا کردهاند.
نسل X در یک گذار اجتماعی مانند سقوط دیوار برلین، پایان جنگ سرد قرار داشته است. در سطح زندگی حرفهای سختی را تجربه کرده و از این رو نگرش خودمحورانه و کنایهآمیز و محافظهکارانه به مسائل دارد. نسل X تمایل به مشارکت در تصمیمگیری و تعیین هدف، نقد نهادها و نسلهای دیگر دارد . او نه یک ساختار سلسله مراتبی بلکه اقندار را به زیر سوال میبرد. به دنبال رشد و یادگیری، لذت بردن از زندگی و به دنبال چالشها میباشد. در امروز و برای حال زندگی میکند و دوست دارد آزمایش و تجربه کند. او نسبت به آیندهی خود بدبینتر است، «رئیس» نمیخواهد و بیشتر بر نیازهای خود تمرکز دارد. تنوع فرهنگی، برابری جنسیتی و موضوع اکولوژی مورد توجهش است. این همان نسلی است که در حال حاضر در قدرت قرار دارد.
پنج- نسل Y یا نسل هزاره (بین سالهای 1980 تا 1994): این نسل همراه با اینترنت و جهانی شدن رشد کرده است. این نسل «در بدو تولد با این تصور که هر چیزی ممکن است، وارد فناوری شدهاند» و بهشدت به پیشرفت و فناوریهای نوین و اینترنت وابستهاند. آنها نسل لپتاپ، موبایلهای هوشمند و تبلتها بوده و هموازه آنلاین هستند. آنها را «بومیان دیجیتال» یا «نسل الکترونیکی» نیز مینامند. آنها نسلی بیش از حد متصل هستند که به راحتی از طریق ایمیل، اساماس و از طریق شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار میکنند. ویژگیهای شاخص این نسل را میتوان چنین بر شمرد: آنها معمولاً به تکنولوژی تسلط دارند بسیاری از کالاها و خدمات خود را به شکل آنلاین دریافت میکنند و بخش زیادی از این نسل همچنان برای خرید آنلاین از لپتاپ استفاده میکنند. این نسل، نسل تجربه جنگ و تجربهی حملات تروریستی بودهاند و نسبت به دهههای گذشته تعداد بیشتری از آنها بچههای طلاق هستند. نسل Y نسلی است که والدینشان از اطلاعات و آگاهی دیجیتالی آنها استفاده میکنند.
«نسل Y»، حوصله خواندن متون طولانی دیجیتالی را ندارد و پیامهای کوتاه را بیشتر مورد توجه قرار میدهد. کتابهای کاغذی برای این نسل یک فانتزی است. ارزشهای اصلی آنها موفقیت، اعتماد به نفس، خوشبینی، عضویت در جامعه جهانی، نسلی تحصیلکردهتر، شوخ طبع، واقعبین، خودمحور، خودشیفته، فردگرا، باهوش، غیر منتظره، بیدیسپلین، پرتوقع هستند. به دلیل تاییدها و موفقیتها در زندگی اعتماد به نفس آنان افزایش یافته است و از میان دوستان خود بیشتر دوستان همنظرتر را برای دوستی و فعالیت انتخاب میکنند. کار، زندگی و آموزش را در کنار هم انجام میدهند و دوست ندارند برای مدیران نالایق کار کنند. دوست ندارند برای کسانی کار کنند که تقاضاهای زیاد و محدودیت بسیار دارند. پرسشگرند و به دنبال پاسخهای مناسب به اشکال گوناگون هستند و به رشد و توسعه خود در جامعه فکر میکنند. از طریق اینترنت و دیگر راهها به خردهفرهنگهای مردم کشورهای دیگر جهان دسترسی دارند و جهانی فکر میکنند و اهل کسب تجربه هستند. کمتر قهرمانسازی میکنند و بیشتر به خواسته و نیازهای شخصی توجه دارند. معمولاً در گروهها شرکت میکنند و به اعضای گروه توجه نشان میدهند. بهندرت با سازمانهای سلسله مراتبی و انعطافناپذیر فعالیت میکنند. با شیوهها و رفتارهای دیکتاتورمنشانه همراهی ندارند. چندان اهل دستور گرفتن و امر و نهی نیستند. به دنبال شنیده شدن عقاید و نظرات خود هستند و آمادگی برای گفتگوی شفاف در یک ساختار مشخص، دموکراتیک و منعطف را دارند.
«نسل Y»، با یک شیوهی ارتباطی نوآورانه و تعاملی مشخص میشود. او اولین نسلی است که با نوآوریهای مداوم فناوری رشد کرده است که در تمام فعالیتهای ارتباطی خود (اینترنت، ایمیل، تلفن همراه، اسکایپ و غیره)، در جستجوی محتوای اطلاعاتی، تفریحی یا هنری (گوگل، گوگل بوک، ویکیپدیا، یوتیوب، دیزر…)، شبکههای اجتماعی (فیسبوک، مایاسپیس، توییتر…) یا مجازی (زندگی دوم، دنیای وارکرافت…) است.
این نسل تلویزیون میبیند اما کمتر از رسانههای کلاسیک دیگر نسلهای گذشته استفاده میکند. از پلاتفرمهای تماشای آنلاین فیلم برای سریال و فیلم سینمایی استفاده میکند. با موبایل و نرمافزارهای مربوط به آن کار میکند و ارتباطات و فعالیتهای مجازی گستردهای در شبکههای اجتماعی مختلف دارند و زمان زیادی را بهویژه برای اینستاگرام و توییتر میگذارند.
«نسل Y»، به دنبال چالش است. او میخواهد هم بیاموزد و هم آزمایش کند. در حالی که به تشویق و نگرشهای مثبت بسیار حساس است. او اعتماد به نفس دارد، جاهطلب است و میخواهد موفق شود. او از قدرت نمیترسد، به آن احترام میگذارد. اما میتواند نیز شورشی علیه قدرت عمل کند. فردیت در آنها قوی است اما نسبت به جهان باز هستند. آنها به وقتشناسی، نشانهای سنتی ادب، پوشیدن کت و شلوار و غیره بیتوجه میباشند. این نسل ایدهپرداز، مدبر، منتقد، در جستوجوی لذت در کار، سرعت و نتایج سریع و تمایل به بالا رفتن از نردبان موفقیت هستند. نسل Y به ارزشهای مدنی مرتبط با حمایت از دیگران و توسعه پایدار توجه دارد. از نظر آنها هر فردی به صورت فردی میتواند به عمل خود معنا بخشد و در ساختن دنیایی بهتر مشارکت کند. این نسل آموخته است که ایدئولوژیهای بزرگ در حال گذر هستند (سقوط دیوار برلین) و تغییرات بیپایان و عدم قطعیت را به عنوان واقعیتهای طبیعی ادغام میکند و اینها به او انگیزه میدهد و این نسل را در تلاش دائمی قرار میدهد.
شش- نسل Z یا نسل نت و نسل اینترنت (متولدین بین 1995 تا 2010): این نسل، نسل گوشیهای هوشمند، اپلیکیشنهای فراوان و گسترش شبکههای اجتماعی و پخشکننده MP3 است. نسلی که از کودکی با فشردن دکمهی کوچکی به حجم کثیری از اطلاعات دسترسی داشتهاند. نسلی که دسترسی آنها به اطلاعات تکنولوژیکی حتی در کودکی به مراتب بیشتر از والدین آنهاست. آنها چیزی را تجربه خواهند کرد که نسلهای قبلی هنوز آن را «فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات» مینامند. در انتظارات آنها به نسل Y نزدیکاند.
خصوصیات این نسل این است که مستقل هستند و جنس استقلال این نسل با نسلهای گذشته متفاوت است. این نسل به تجربیات شخصی خود و نسلهای گذشته توجه زیادی دارد اما خود تصمیم گیرنده است. ذائقه قوی برای کارآفرینی دارد و برای یافتن شغل مشکلی نخواهد داشت. در جستجوی آزادی میباشد و تشنه یادگیری، پیشرفت و اثبات خود میباشد. فعالیتهای این نسل به سمتی است که در آن لذت، شادی و موفقیت را دوست دارد در کنار هم داشته باشد. با تکنولوژی و شبکههای اجتماعی به قدر کافی آشنایی دارند و به تجربیاتی که در زمان های کوتاه به موفقیت رسیدهاند توجه و دقت دارند. به دنبال یافتن هدفی هستند که با آن بتوانند کارآفرین شوند. نسل Z نسل پیام کوتاه، یوتیوب، و شبکههای اجتماعی است. نظرات و تفکرات مختلف را میپذیرند، بدون تعصب اهل گفتگو در هر موردی هستند. نسل Z بسیار خلاق است و در فناوریهای جدید بسیار خوب عمل میکند و بدون مشکل قادر خواهد بود قدیمیترین نسل را همراهی کند. از نسل Z به عنوان نسل جدید بی صدا نیز یاد میشود، زیرا با این «نسل خاموش» (متولدین بین 1925 تا 1946)؛ قابل مقایسه است. نسل Z بر اساس برخی دادهها، مشکلی با بازگشت به خانواده و ارزشهای سنتی ندارد.
این نسل در کارهای داوطلبانه مشارکت فعال دارد. آنها شخصیت و هویت خاص خودشان را دارند و به دنبال علاقمندیها و انگیزههای شخصی هستند و اعتقاداتشان برایشان دارای اهمیت است. وقتی در جایگاه مدیریت یک گروه قرار میگیرد، با اعتماد به اعضای گروه، انتخاب مسئولیت را به آنها وا میگذارد. این نسل با موبایل و شبکههای اجتماعی زندگی کردهاند، به ندرت تلویزیون میبینند و معمولاً از سایتهای نمایش آنلاین فیلم استفاده میکنند. اخبار و سایر اطلاعات را از شبکههای اجتماعی و نهایتاً سایتها دریافت میکنند. در فضای آنلاین دوست میشوند و بخش زیادی از وقت روزانهشان را در شبکههای مجازی مشغول گشتزنی در اینستاگرام یا توییتر هستند. این نسل با اطلاعات زیاد و شفافیت زندگی کردهاند و به دنبال حقیقت در زندگی هستند.
«نسل Z» به جای تعریف خود ذیل هویتهای بزرگ پیشین، به دنبال ساختن هویتهای كوچک بوده است. افراد این نسل خود را ذیل گروههایی كوچک تعریف میكنند و براساس آن «خرده هویت» میسازند. «نسل Z» با استفاده از مفهوم جنسیت و با دور شدن از دوگانههای رایج جنسی، خردههویتهای فراوانی برای خود ساخته است. همچنین مفهوم «هویت آنلاين» پدید آمده كه با «هویت آفلاین» فرق میكند. «هویت آنلاین» یعنی شكلی كه فرد خودش را از طریق پروفایلش به دیگران نشان میدهد. ریزبافتی و تنوع اینجا هم خودش را نشان میدهد. معمولاً اين نسل یک اكانت و یک تصویر ندارد، بلكه مجموعهای از اكانتها دارد. مثلاً در اینستاگرام انواع پروفایل اصلی و فیک و... دارد. بنایراین با تنوع پروفایلها كه هر كدام نشاندهندهی یكی از لایههای هویتی است، مواجه هستیم. بهطور خلاصه، هویت نسل Z سیال، متكثر و آشكاركنندهی لایههای پنهان هویتی است كه از طریق انواع هویتهای آنلاین بروز پیدا میكند. این هویتها دینامیک هستند و هر فرد هویت خود را میسازد» (روزنامه اعتماد).
هفت- نسل آلفا یا «نسل شیشهای» (متولد بین 2010 تا 2024): نسل آلفا به کودکانی اطلاق میشود که بعد از سال 2010 متولد شدهاند و بین صفر تا 13 سال سن دارند. آنها همچنین کودکانی هستند که دنیا را به شیوههای بسیار خاصی میبینند. آنها جهان را یکسان نمیبینند دارای والدین دیجیتالی شده هستند. اگر همهی اعضای این نسل هنوز به دنیا نیامده باشند، پیشبینیها در مورد آینده، رفتار و چالشهایی که باید با آنها روبرو شوند در حال انجام است. به گفتهی مارک مککریندل، دانشمند علوم اجتماعی، آنها «تحصیلکردهترین، مرتبطترین و در کل، ثروتمندترین تمام دورانها» خواهند بود. در همین حال، رومی اودگیری، جامعهشناس معتقد است که نسل آلفا «رابطهای متفاوت با دانش خواهد داشت و بی شک سودمندتر و فرصتطلبانهتر خواهند بود» و «نسلی از آینده» را برمیانگیزد که «با طرح این سوال باید نقش انسانها را دوباره ابداع کند که انسان چیست؟»
آلفاها «رویکردی احساسی و نه منطقی به برند دارند». مصرف برای آنها نشانه بیان شخصی و روشی است برای گفتن اینکه: «من بخشی از یک گروه هستم».
تا آخر سال 2024، همهی فرزندان نسل آلفا به دنیا میآیند و مارک مک کریندل تخمین میزند که آنها نماینده 2 میلیارد نفر خواهند بود. سپس چشمها به سمتی برمیگردند که دانشمند علوم اجتماعی بهطور طبیعی نسل بتا را تعمید داده است.
بخش قابل توجهی از کودکان این نسل به دلیل تجربهی تحصیل آنلاین در دوران همهگیری کرونا، هوش دیجیتالی منحصربهفردی دارند.
نسل آلفا شامل بچههایی میشوند که شاهد دوران همهگیری کرونا بودند و خیلی در خانه ماندهاند و یاد گرفتهاند که از صفحهی نمایش برای برقراری ارتباط، یادگیری و بازی در سنین پایین استفاده کنند. دسترسی زودهنگام به صفحهی نمایش و اینترنت به این معنی است که نسل آلفا بیش از هر زمان دیگری با جهان در ارتباطاند. نسل آلفا نسلی است که آداب و رسوم، ارزشها و تجربیات را در فرهنگها به اشتراک میگذارد. آنها همچنین اجتماعیتر از نسلهای قبلی میباشند و در جهانی از تماسهای تصویری مکرر، در آستانهی متاورس (دنیای دیجیتال جدیدی است که به زودی بخشهای بزرگی از جهان را فرا میگیرد) و محبوبیت فزاینده واقعیت هوش مصنوعی رشد میکنند. به علاوه نسل آلفا هرگز سبک زندگی جدا از هم را نمیشناسد. آنها نشاندهندهی نوع جدیدی از مخاطبان هستند. آنها بسیار متفاوت از نسلهای دیگر هستند زیرا ارتباط بسیار ویژهای با فناوریهای دیجیتال دارند. به گفته اورلی روسانوفسکا: «برای آنها هیچ تفاوتی بین دنیای متصل یا منفصل وجود ندارد.» برای این نسل شبکهی اجتماعی فقط یک وسیلهی ارتباطی است و تماس بدون ویدیو یک تماس واقعی محسوب نمیشود.
این نسل بسیار بازتر از ما هستند. آنها در زمانی بزرگ میشوند که ما اهمیت همدلی و همراهی را میدانیم. ما هرگز اینقدر در مورد همدلی و همراهی صحبت نکردهایم زیرا هرگز این همه تنهایی در جهان در میان انسانها وجود نداشته است. توجه به تنوع نژادی یا دیگر تنوعات بخشی از زندگی روزمرهی آنهاست و این نوع برخورد برای آنها کاملاً عادی به نظر میرسد. اغلب خریدهای آنها متفکرانه است. بچهها برندها را میشناسند. آنها آنچه گفته میشود را میشنوند. خیلی سریع خودشان را در موقعیت قرار میدهند. مسائل جنسیتی باعث تفرقه میان این نسل نمیشود. حساسیت اکولوژیکی آنها که از سنین پایین در مورد مشکلات توسعهی پایدار آموزش دیدهاند، بالاست. آنها با کمال علاقمندی به مسائل زیست محیطی میپردازند. نسلهای Y و آلفا عمیقاً و شدیداً به پایداری و گرم شدن آب وهوا، تغییرات اجتماعی، سیاستگذاری و بازسازی جوامع کنونی در فضاهای عادلانهتر برای همه اهمیت قائل هستند. آنها به عنوان فرزندان نسل Y (که بسیار تحصیل کردهاند)، مدام تشویق میشوند تا مطالعات طولانیتری را انجام دهند. آنها از طریق اینترنت به اطلاعات نامحدود دسترسی دارند. آنها در نقطهی اتصال دنیای واقعی و دنیای مجازی زندگی میکنند. دوستیهای آنها به همان اندازه که آنلاین در رسانههای اجتماعی است به صورت حضوری و فیزیکی نیز میباشد. جامعهشناسان میگویند وقتی آنها بالغ شوند، از نظر ارزشها از دیگران متمایز خواهند شد.
در نهایت باید توجه داشته باشیم که نسل آلفا در چارچوب قوانین بازی نمیکند. در واقع نسل آلفا رابطه با یادگیری را باز تعریف میکند. با دسترسی رایگان به انبوهی از اطلاعات، دیگر نمیتواند اختیارات خودسرانه و نظرات یک استاد را بپذیرد. استاد برای او بیشتر به عنوان یک مربی در نظر گرفته میشود که باید به وی کمک کند تا پتانسیل خود را آشکار کند. با «آلفاها»، ممکن است بتوان دنیای انسانی جدیدی را با همبستگی بیشتر همراه با تنوعاتی که در آن زندگی میکنند، ساخت.
چالش مدیریت میان نسلی
یکسری ویژگیها و تفاوتهای فیزیکی بین نسلها وجود دارد. در جامعه، نسلها با هم برخورد میکنند، به هم میرسند، و سپس سیر تکامل خود را تسریع میکنند. آنها توسط تغییرات، بحرانها، انقلابها و رسانهها هدایت میشوند. از دنیایی عمودی که از سختگیری، اقتدار و وظیفه حمایت میکند، به دنیای افقی مبتنی بر تحرک، انعطافپذیری و بیواسطه بودن حرکت کردهاند. این وضعیت جدید با جهانی شدن و نوآوریهای تکنولوژیکی به وجود آمدهاند. در این شرایط نسلها اولویتها و پیوستگیهای عملی یکسانی ندارند.
چگونه میتوان گفتگوی بین نسلی موثر و مشارکتی به وجود آورد؟ آیا ارتباط بسیار متمرکز بر ابزارهای تکنولوژیکی باعث نمیشود که مسائل واقعیمان را فراموش کنیم؟ رویکردهای مدیریتی جدید مورد نیاز برای جلب، جذب، حفظ و گرد هم آوردن نسلها چه میباشند؟ آیا با انداختن مشکلات به گردن نسلهای گذشته معضلات کنونی میان نسلها برطرف میشوند؟ آیا هر نسلی در دورهی زمانی زندگی خود میتواند با اتکا به تجربیات نسلهای گذشته تغییرات را ایجاد کند؟ آیا این تغییرات را با تعامل و همکاری با نسلهای دیگر میبایست انجام داد؟ کدام بهصرفهتر و کمهزینهتر است؟ واقعیت این است که در جهانی که به طور مداوم در حال تغییر است، چگونه میتوانیم در حفظ تعهد و وفاداری به هم موفق باشیم؟ چه چیزی باید از دیگری یاد بگیریم؟ چه چیزی میتوانیم به دیگری یاد بدهیم؟ مدتهاست که پاسخها، دیگر ساده و بدیهی نیستند. وقتی همهی معیارها در حال تزلزل هستند، خودت بودن را چگونه میتوان تعریف کرد؟ بنابراین برای ایجاد پیوندهای موثر برای مدیریت بین نسلها چه چیزهایی را باید در نظر بگیریم؟ ماجراجویی یا مطابقت، تایید تفاوت خود یا وضعیت موجود، نیاز به ادعا یا نیاز به تعهد، نیاز به معنا، اصالت یا سازگاری، نیاز به تعامل یا جدایی؟
درگیری یا تعامل میان نسلها؟
ارزشها، درونیترین بخشهای شخصیت انسانها محسوب میشوند و شناخت مناسب از ماهیت درونی هر فرد بسته به شناخت ارزشها و تمایلاتهای ارزشی او دارد. در ضمن مطالبات هر نسل وقتی به صورت متراکم و یک جا مطرح میشود، اگر با مطالبات نسلهای دیگر همپوشانی نداشته باشد، منجر به چالشها و درگیریهای جدی میشود. نسلهای جدیدی که نگرش نسل جوان Y را محکوم میکنند یا برعکس، جوانانی که از روشهای قدیمی استفادهشده توسط نسل بومرها آزرده و عصبانی هستند. اگر این مسائل جدی به شکلی درک نشوند میتواند منجر به سوء تفاهم، رنجش، بیاعتمادی و دوری نسبت به هم شود. اما اگر این تنوعات بر اساس فهم و توان هر نسل فهمیده شوند و به شکلی مثبت مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند موجب همراهی و همیاری میان نسلی گردد.
در چنین وضعیتی همهی نسلها باید پیچیدگی اجتماعی را بازنگری کنند تا از ادغام بهتر تنوع سنی و فرهنگها اطمینان حاصل کنند. مسئولیت ما ساختن محیط زندگی است که هرکس جایگاه خود را پیدا کند و در ساختن جامعهی امروز و فردا، نقش داشته باشد. ما در عصر تشدید فردگرایی، بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم داستانها، رویاها و آرزوهایمان را به اشتراک بگذاریم تا گفتگوی سازندهای برای آیندهی کرهی زمین به وجود آوریم و نشان دهیم که تا چه حد وابستگی متقابل ما یک نقطهی قوت است. در پایان این بخش ممکن است طبقهبندی این نسلها برای تعریف و درک بهتر آنها آسان باشد، اما باید در نظر داشته باشیم که انسان موجود بسیار پیچیدهای است. تعامل میان نسلی با تمام پیچیدگیاش، ممکن است موجب نوسازی منابع انسانی شود و فرصتهای مناسب و واقعی را برای ما در جهانی کنونی ایجاد کند.
تفاوت و تغییرات میان نسلها
در ایران در صد سال گذشته تغییرات جدی در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب تحولات ساختاری و شكافهای اجتماعی در جامعه شده است. این نوسازی اجتماعی اگرچه هواخواهان فراوانی دارد، اما در مقابل، مخالفانی جدی هم دارد که در طول بیش از یک قرن، یعنی از انقلاب مشروطه تاکنون در برابر این فرآیند مقاومت کردهاند.
در گذشته جامعهپذيری در مراکز آموزشی، مذهبی، و نهاد خانواده و دوستان نزدیک انجام میگرفت اما امروزه دسترسی گسترده به فنآوری و تکنولوژیهای جدید، گزارههای ارزشی و روند جامعهپذیری نسلها را تغییر داده است و موجب کاهش توان و ظرفیت نسلها برای فهم یکدیگر شده است. البته تفاوت و تغییرات میان نسلها در هر دورهای از تاریخ وجود داشته ولی به دلیل سرعت روزافزون تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی و مقدار شناخت و دسترسی نوجوانان و جوانان به اين وسایل، مسالهی شکاف و تغییرات نسلی زمانش کوتاهتر شده است. البته روشن است که نسلهای جدید تمامی رفتارهای نسل پیشین را به طور کامل تکرار نمیکنند. هر نسل با نسل قبلی و بعدی خود دارای ديدگاههای مشترک نیست. نوجوانان و جوانان به دلیل نوگرایی بيش از نسل پیشین خود به سرعت به سوی فرهنگ و هنجار های نوین گرایش پيدا میکنند و تحت تاثیر اين تغییرات قرار میگیرند و سبک زندگی آنها تغییر پیدا میکند، حتی در سالهای اخیر بین نسلهای نزدیک به هم نیز سبک زندگی متفاوت شده است.
انسان در زیست خود تحت تاثیر شرایط و اوضاع و احوال مادی، اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته و اينها مدام در زندگی تغییر میکنند. این مجموعه تغییرات و امکانات برای ما جهانی پر از تحولات گسترده ایجاد میکند و موجب دسترسی ما به فرهنگهای مختلف و نامحدود میشوند. ما بیش از 4 هزار فرهنگ شناختهشده در جهان داریم، تصور کنید که تا سالها پیش هرکدام از این فرهنگها و خردهفرهنگها محدودهی خودشان را داشتهاند و در همان فضا سیر میکردهاند اما امروز این فرهنگها با یکدیگر مبادله میشوند. یعنی آدمها دائم از فرهنگها و خردهفرهنگها و زبانهای مختلف دنیا باهم ارتباط برقرار میکنند، طبیعی است این فرصتی که امروز برای نسلهای جدیدتر فراهم شده، در 10 سال قبل یا 20 سال قبلتر از آن کمتر بوده و در نسل پدربزرگان و مادربزرگان وجود نداشته است.
گزینههای تعامل و طرد در تغییرات و تحولات نسلی
جهانی شدن، گسترش شهرنشینی و تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات باعث شده تا بیشتر از گذشته افراد در جایگاه تغییر و تحول قرار بگیرند و ارزشهای اجتماعی، فرهنگی آنان بیش از پیش دستخوش نوسان شود. تکنولوژی یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز و ظهور تحولات اجتماعی است و برساختارهای جامعه تاثیر میگذارد، فرهنگ و ارزش حاکم بر سیستم اجتماعی را دچار تغییر و تحول مینماید.
در جامعهای مانند ایران که مراحل گذار از سنت به مدرن را طی میکند و با جمعیت زیادی از جوانان و نوجوانان و با جهانی شدن، وجود اینترنت و جهان دیجیتال روبروست، نسل جوان کلکسیونی از «جدید بودنها» را تجربه میکنند که والدین آنها حافظهی مشترک نسبت به آن ندارند و این سرآغاز برخی مسائل و مشکلات امروز است.
امروزه تغییرات و تحولات آنقدر سریع و شتابان پیش میرود که منجر به تغییرات اجتماعی و فرهنگی بین جوانان و بزرگترها شده و این قضیه ناشی از ابتکارات در عرصهی تکنولوژی میباشد. روشن است که ظرفیت انسان در تطبیق دادن و مشابهسازی خود در برابر این همه ابتکارات محدود است، انسان میتواند خود را با تغییرات سریع تطبیق دهد مشروط به اینکه با گذشته، ارزشهای گذشته و موقعیتهای پیشین ارتباط برقرار نماید. اگر این ارتباط برای مبادله، تنوع فرهنگی، تعامل و ارتباط بدون چالش بین نسلها برقرار شود، شاهد يک نوع تبادل و تفاوت فرهنگی هستیم. این تفاوتها و ناشناختگیهای فرهنگی از هم، موجب تقابل و درگیری میان نسلها نمیشوند. در واقع چنین سطحی از دیالوگ بین فرهنگهای متفاوت میان نسلها موجب رشد و پیشرفت ارتباطات میشود و رابطه بین گذشته، آینده و حال میان نسلها برقرار و تقویت خواهد شد. اما اگر مبادله و تنوع فرهنگی در میان نسلها همراه با چالش و درگیری شدید باشد اعتقاد و باورهای متفاوت میان نسلی موجب طرد، پراکندگی و قطع ارتباط با دیگری میشود و چنین امری در جامعه نامش شکاف نسلی یا گسست فرهنگی میباشد و بدین ترتیب ارتباط میان نسلی دچار تعارض میشود. وقتی که زمینهی طرد به وجود میآید، بین گذشته، حال و آینده انقطاع رشد مییابد. اگر این وضعیت حاکم باشد یقیناً این نظام اجتماعی، جامعه رشد یافتهای نخواهد بود و ما شاهد درگیری بحران تفاوت نسلی خواهیم شد و نه درگیر توسعهی پایدار و دموکراتیک. البته لازم به تاکید است که در عرصهی عمومی همچنين شرایطی وجود دارد.
هیچ نسلی نسخهی مشابه نسل قبل یا بعد از خود نیست
در سالهای اخیر چنانچه پیشتر توضیح دادیم رشد فزایندهی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات موجب به وجود آمدن فضای جدیدی در جامعه شده است و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه و میان نسلها را دچار نوسان کرده است. گسترش انفورماتیک، رسانههای الکترونیکی و مجازی هم در ساختار جامعه و هم در خانوادهها نفوذ کرده است.
تفاوت نسلی، نسلهای مختلف را به لحاظ ارزشی و هنجاری از یکدیگر متفاوت کرده است، به شکلی که جوانان از بزرگسالان خود فاصله میگیرند. به هر حال فاصلهی سلیقهای میان نسلها به اشکال گوناگون در عرصههای مختلف به وجود میآید و در برخی از موارد به مرور زمان سلیقهها و انتخابها با هم سعی در همپوشانی دارند. فاصله و تفاوت نسلی در همهی دورههای تاریخ وجود داشته است. هر نسلی با مشخصات خاص زمانهی خود شکل گرفته و از آنجایی که زمان در حال گذر است، تفاوت نسلی نیز همچنان ادامه پیدا میکند ولی هر دوره به شیوهی و اندازهی خاص خودش. پس این بخش را میتوان چنین جمعبندی کرد که تفاوت و فاصلهی نسلی در همهی دورهها وجود داشته است. نسل امروز با تجربهی دنیای مجازی و زندگی دیجیتالی توقعات و انتظارات گستردهای را از محیط پیرامون خود و خانوادهاش دارد که گاهاً با توقعات و انتظاراتی که پدران و مادران آنها از والدین خود داشتند کوچکترین شباهتی ندارد. نسل امروز میخواهد زندگی را زندگی کند و این را به مدد بهره گرفتن از امکانات و تکنولوژیهای مسلط بر جهان امروز میداند.
«نسل Z» در ایران چگونه میاندیشد
(متولدین سال 1373 تا 1393 خورشیدی)
«نسل Z» یا دههی هشتادیهای ایران در اواسط و اواخر دههی بین 1995 تا 2010 میلادی به دنیا آمدهاند. از همان ابتدا با ابزارهای دیجیتال آشنا شدهاند و بسیاری از فعالیتهایش را به وسیلهی آنها انجام میدهند. آنها را نسل نت یا دیجیتالهای مادرزادی نیز مینامند. اولین نسلی هستند که در دوران جهانیسازی و چندگانگی فرهنگی متولد شدهاند و با اینترنت قابل حمل از طریق گوشیهای هوشمند بزرگ شدهاند. این نسل نسبت به منافع خودشان به شدت متعهد هستند. به همین خاطر است که کار فریلنسری (Freelancer) در این نسل به صورت قابل ملاحظهای رشد کرده است. در جستجوی حقایق شخصی و اجتماعی هستند و برای این منظور هزینه میکنند. تلاشهای آنها منجر به آزادی بیان در ایران خواهد شد؛ نسل Z همچنین در مقایسه با نسلهای دیگر تصور متفاوتی از «دیگری» دارد. این نسل آمادگی پذیرش بیشتری در مورد انواع متفاوت انسانها خواهد داشت. هویت فردیشان برایشان بسیار مهم است اما از اینکه بخواهید آنها را در یک چارچوب مشخص یا در یک قاب بگنجانید به شدت گریزانند. این نسل از كدهای اجتماعی متفاوتی استفاده میكند. كدهای اجتماعی اين نسل در فضای مجازی تعريف میشود و عموماً برای نسلهای قبلی قابلفهم نیست. نسل دههی هشتاد یا «نسل Z»، دنیای پیشااینترنت و تلفن همراه را تجربه نکردهاند و هیچ تصور و ذهنیتی هم از دنیای بدون اینترنت ندارند. زندگی این نسل تصویر محور است، یعنی بیش از آنکه متن محور باشد، با تصاویر و آنچه از تصاویر برداشت میشود، ارتباط دارد. آنها احترام به بزرگتر و رعایت سلسله مراتب در جامعه را جزء ارزشهایشان به شمار نمیآورند. بدبین و بیاعتمادند و اهل برنامهریزی بلندمدت نیستند. آنها در جمهوری اسلامی آیندهی روشنی برای خود نمیبینند و از این وضعیت ناراضیاند. «نسل Z» به سیاست چندان خوشبین نیست و نسلهای گذشته را مسئول وضعیت بحرانی اقتصاد و سیاست کنونی کشور میداند و حافظهشان از آسیبهای مختلف تاریخی انباشته شده است.
این نسل خودشان را برای انواع اهداف و انگیزهها بسیج میکنند و دغدغهی حقوق بشر و بهبود وضعیت محیط زیست، حمایت از حیوانات، کودکان کار و زنان را دارد. او به زندگی در حال اعتقاد دارد و در فعالیتها و مسولیتها صداقت و صراحت دارد و طرفدار صلح، عدالت و سالم زندگیکردن است. این نسل علیه هرگونه اقتدار در جامعه است و با سیستمهای رهبرتراشی و سلسلهمراتبی همراهی ندارد. «نسل Z» در حین منتقد بودن به نسلهای گذشته اعتقاد جدی به تعامل، گفتگو و مذاکره و پذیرش تفاوتها به منظور رفع دغدغهها و مشکلات دارد. به جای اینکه همه چیز را رها کند و برود، درگیر میشود تا چیزی را که از نظرش درست و منطقی است را به دست آورد. این خصوصیات «نسل Z» برای نهادهای سیاسی یک تهدید به شمار میآید. در جنبش زن، زندگی، آزادی، دهههشتادیها برای مطالبات منطقی و انسانی خود به خیابان آمدند. ارگانهای سرکوب حکومت اسلامی ایران اعتراضات آنها را با هزینههای بسیار بالایی مواجه کردند و آنها را مجبور به عقبنشینی واداشتند. اما این عقبنشینی نیروی آنها را تضعیف نکرده است. آنها به نیروی جمعی خود بیش از هر نیروی دیگری اعتماد و تکیه دارند و بسیار پر قدرتند. آنها برای پیشبرد مبارزه در هزاران شبکه، خوشه، شاخک و گروه تحت عناوین مختلف متشکل هستند. آنها به صورت جدی در حال تلاش و تکاپو برای ساختن نیروی جدیدی در جامعه هستند و رژیمهای کنونی و گذشته، آرزوها و خواستهای آنها را برآورده نمیکند. به دنبال ساختن هستند. برای انجام تغییرات در جهان کنونی بسیار آگاهانه عمل میکنند و در این راه از هزینه دادن باکی ندارند و حتی در مواقع گوناگون نیز در دفاع از خود دستگاه سرکوب را با هزینههای بزرگ سیاسی و اجتماعی مواجه میکنند. این نیرو اتکاش به نیروهای داخل است اما در مسیر رسیدن به مطالباتش قدرت این را دارد که نیروهای خارج را نیز با خود همراه کند. تاکنون این نیروی آگاه و مدرن معترض در این چند ماه توانسته نیروهای نسلهای قبلی را تحت تاثیر مبارزات و خواستههای خود قرار دهد و آنها را به اشکال گوناگون به حمایت از خود بکشاند. این نیرو فعلاً در حال خودسازی، سازماندهی و برآمد سیاسی علنی برای انجام تغییر و تحولات همهجانبه در جامعه است.
منبع: فصلنامهی مُروا نشریه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، شماره ۱۴
منابع:
*شکاف نسلی در ارزشها: بررسی مقایسهی جوانان و سالمندان
*بررسی تحلیلی پدیدهی جهانی شدن با تمرکز بر حوزه فرهنگ
* نسل Z چگونه فکر میکند/ حسین شیخرضایی/ روزنامه اعتماد
* بررسی تفاوتهای سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی
*فاصله نسلی در ایران
* رسانه، ابزاری برای دسته بندی نسل ها در ایران
*تغییر صورتبندی نسلی در جامعه ایران
* تمام عکسها از گوگل برداشته شده است
https://www.amplitude-formation.com/generations-x-y-z-leurs-differences-face-au-travail/
https://www.eurecia.com/blog/generations-x-y-z-sont-elles/
https://blog.hubspot.fr/marketing/baby-boomers-generations-x-y-z-alpha
https://blog.hubspot.fr/marketing/baby-boomers-generations-x-y-z-alpha
https://www.rtbf.be/article/generation-alpha-nos-enfants-sont-plus-intelligents-que-nous-10833186
https://insights.gostudent.org/fr/generation-alpha-tout-savoir