سوال یک- خود را به عنوان پسر یا دختر ایرانی متعلق به چه نسل یا قشری در جامعه می دانید؟ در این تعلق با چه چالش هایی روبرو هستید؟
پاسخ بامداد- بیست و هشت ساله/متولد تهران: تعلق داشتن به دستهای خاص عموما برای من مفهومی گنگ داشته و دارد و برای پاسخ به این سوال باید عنوان بشود که این تعلق از چه لحاظ (اجتماعی، مالی، یا صرفا سال تولد و غیره) مورد بحث است. طبق برخی از منابع، من که متولد ۱۹۹۶ میلادی هستم، نسل Y یا Millennial محسوب میشوم و طبق برخی دیگر نسل زد. به شخصه در طول زندگی دغدغه ها و علایقم را بیشتر شبیه به کسانی که نسل زد تلقی میشوند یافتم. چالشها برای من فراوان بودهاند! اما به طور خلاصه یکی از مهمترین چالشها برای من پیدا کردن جایگاهم در زندگی و برآورده کردن روزمرگیای است که بیشترین میزان شادی را برایم رقم بزند.
پاسخ داریوش- من خودم را متعلق به نسل زد ایران می دانم و فکر می کنم که نسل ما نسل خوبی است یعنی بسیار با دانش و پرتلاش و به شدت پیشرو و شدیدا سیاسی و بزرگترین چالش من پول هست و اقتصاد. پول درآوردن توی ایران سخت هست و گذران عمر بسیار کلافه کرده مارو. آینده نداریم و دلهره داریم برای ازدواج و انتخاب شغل بهتر یا درآمد خوب تر .
پاسخ مهدی- من به نسل زد ایران تعلق دارم. در فضای آنلاین زندگی کردم و بزرگ شده ام. از تکنولوژی های مختلف استفاده کرده و می کنم و نسل ما در شبکه های اجتماعی حضور سنگین و موثر دارد. دسترسی به اطلاعات و منابع موجب افزایش آگاهی ما شده است. چالش های ما با حکومت بسیارند مانند بحران عدم اعتماد به نظام، مخالفت با محدودیت های موجود، بحران بیکاری و تورم، بیثباتی اقتصادی، و دیگر بحران های اجتماعی و مدنی، و نداشتن اینده روشن است.
سوال دو- رسانه های گروهی و اجتماعی چه نقشی در شکل دهی به باورها و رفتارهای شما بازی می کنند و یا دارند؟ فناوری های رسانه ای را برای خود تهدید می بینید و یا فرصت تلقی می کنید؟
پاسخ بامداد- این رسانهها مسلما بر باور ها و عقاید و رفتار همه ما اثرگذار هستند و میتوانند زندگی را از پنجره بینش دیگر انسانها تا حدودی نشان دهند و یا الگوها و باورهای مخربی را به راحتی در بسیاری از افراد جامعه شکل دهند. به باور من، فناوریهای رسانهای همانند دیگر شاخههای فناوری یک شمشیر دو لبه است؛ با در نظر گرفتن تاثیرات بیشمار مثبت و منفی این رسانهها، معتقدم که میتوان آن را در عین خطرآفرین بودن، فرصت در نظر گرفت و البته که باید فرهنگ استفاده از آن را آموخت.
پاسخ داریوش- سوشیال میدیا در ایران خیلی جالب و قوی شده است و نمونه اش همین پیج فیفا است که مرتبا بخاطر این که ایرانی ها توی اینستاگرام زیادند به فارسی پست میگذارند، خب این نشون می ده که ایرانی ها قدرت پیدا کردند در اینستاگرام و تعدادشون از خیلی از کشورها زیاد تر شده و من به شدت به اپلیکیشن اینستاگرام علاقمند هستم از توییتر هم خوشم می آد ولی توش فعال نیستم چون همش فحش میدن ملت به هم دیگه و از واتساپ هم برای تماس با دوست دخترم و یا ارتباطات خارج کشورم استفاده می کنم و فکر میکنم که سوشیال میدیا پتانسیل و ظرفیت بالایی پیدا کرده در ایران و مردم اگر تاریخ مصر رو مطالعه کنند متوجه میشن که چه جوری مصری ها با استفاده از همین فضای مجازی در کشورشان انقلاب کردند و یکی از دلایلی که حکومت جمهوری اسلامی با فضای مجازی مشکل داره و اخیرا هم خود خامنه ای گفته بود که فضای مجازی ول هست و باید سفت بگیریم اش دست مون همین ترس شون از قدرت روز افزون جامه نوجوان ایرانی در سوشیال میدیا است. فیلترینگ مشکل جمهوری اسلامی رو حل نکرده و مردم راه ارتباط گیری رو بلدند فقط هزینه گذاشته روی دست کشور و ملت و ما هم به این رفتارهای خائنانه و غیر منطقی و همیشگی جمهوری اسلامی عادت کردیم که پول های بی زبان ما مردم رو خرج تصمیمات بی نتیجه میکنه و عادی شده برامون. ما اصلا اینا رو حساب نمی کنیم و کار خودمون رو انجام میدیم !
پاسخ مهدی- رسانههای اجتماعی برای نسل زد هم فرصت و هم چالش هستند. این رسانه ها ابزار آگاهی و شبکهسازی می باشند. حضور بیش از حد در شبکه های مجازی باعث می شود که گاه فکر کنم که از کنشگری واقعی فاصله گرفته ام.
سوال سه- خواست و مطالبات شما با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران از جامعه و حکومت کنونی چه هستند؟
پاسخ بامداد- معتقدم که خواستهها و مطالبات من در جامعهی کنونی ایران جایی ندارد و سالهاست که شرایط این جامعه با اختلاف زیادی از وضعیت انسانی فاصله گرفته و برای من غیرقابل هضم است.
پاسخ مهدی- خواسته های واقعی امثال من که به نسل زد تعلق داریم، آزادیهای فردی و اجتماعی، برابری جنسیتی، آزادی بیان، حق انتخاب سبک زندگی، پایان سرکوب و سانسور است. ما خواهان جامعهای بازتر و مدرنتر که مبتنی بر عدالت اجتماعی و ضد تیعض باشد هستیم.
سوال چهار- آیا می اندیشید هم نسلی های شما نسبت به نسل های پیش دارای تفاوت های بنیادی هستند؟ اگر آری، این تفاوت ها را چگونه رقم می زنید؟ اشتراکات شما با نسل های پیش از خودتان را در چه می بینید؟
پاسخ بامداد- به نظر من این تفاوت زیاد و فاحش است. قطعا یکی از اصلی ترین عواملی که موجب این تفاوت بوده، فناوری اطلاعات است. زندگی روزمرهی نسل امروز با تکنولوژی و اینترنت عجین شده است و عموم کودکان و نوجوانان امروزه به حجم بسیار زیادی از اطلاعات از طریق اینترنت دسترسی داشته و طبیعتا جهانبینی بسیار متفاوتی نسبت به نسل قبل دارند. در ارتباط با اشتراکات خودم با نسلهای قبلی نظری ندارم، چرا که اشتراکات چندانی به ذهنم نمیرسد.
پاسخ مهدی- بله، ما با نسل های قبلی تفاوتهای زیادی داریم. ما اغلب جهانی فکر میکنیم، دسترسی به اطلاعات متنوع داریم، با سنتهای تحمیلی میانه ای نداریم. و برابری طلب و ضد تبعیض هستیم و طرفدار حقوق زنان و افزایش نقش آنان در جامعه می باشیم. در برخی عرصه ها مانند مشکلات معیشتی و اقتصادی، میل به امید و امنیت با نسل های گذشته مشترکیم.
سوال پنج- حقوق زنان و برابری جنسیتی چه جایگاهی در نگاه شما به مسائل اجتماعی دارد؟ آیا این دو موضوع را جزو دغدغه های زیست اجتماعی فرهنگی خود می دانید؟
پاسخ بامداد- حقوق زنان و برابری جنسیتی همواره برای من یک دغدغه زیست اجتماعی بوده است و معتقدم این موارد باید در اولویتهای یک جامعه باشد. حتی باور دارم که برابری جنسیتی و حقوق زنان از پایه ترین و ابتدایی ترین ویژگیهای یک جامعهی استاندارد است. ویژگیهای جنسیتی و بیولوژیکی کاملا شخصی بوده و برای دیگران مشکل آفرین نیستند؛ بنابراین به عقیدهی من جامعهای که در آن یک انسان به صرف داشتن این ویژگیها مورد آزار و یا محدودیت قرار میگیرد، غیر انسانی بوده و نیازمند اصلاح جدی است.
پاسخ داریوش- من به حقوق زنان باورمند هستم و معتقدم باید زن و مرد حقوق تساوی داشته باشند و در زندگی خصوصی و شخصی خودم هم دارم تلاش می کنم این هدف رو دنبال و پیاده سازی کنم و نتیجه خوبی هم گرفتم از این روش فکری و زندگي خیلی خوشحالم که این طوری فکر میکنم و بهش باور دارم و آینده از آن ماست و نسل های ایران راه خودشون رو پیدا خواهند کرد .
پاسخ مهدی- قطعاً این موضوع برای من مهم است. بخشی از دوستان و همکلاسیهای من در دانشگاه دخترانی هستند که با نابرابریها و تبعیضات روزانه روبرو هستند. از قوانین محدودکننده حکومتی گرفته تا نگاههای منفی و تبعیضآمیز جامعه. من بر این اعتقادم که بدون برابری جنسیتی، هیچ تغییری در وضعیت اجتماعی ایران پایدار نخواهد بود.
سوال شش- جنبش اجتماعی «زن، زندگی، آزادی»» چه تاثیری بر نگاه و رفتار اجتماعی و فرهنگی شما داشته است؟
پاسخ بامداد- من همواره در خصوص حقوق برابر زن و مرد دغدغهمند بودم و این جنبش بیش از آن که تغییری در بینش من ایجاد کند، امیدی موقت در دل تاریکی بود برای درمان این کشور بیمار.
پاسخ داریوش- جنبش مهسا امینی خیلی به من کمک کرد تا ثابت کنم به دوستان دیگر خودم که حق دارند بهتر زندگی کنند و باعث شد که زبان من و امثال من به برخی از افراد سنت گرا دراز شه و اونها حس کردند که در ایران در اقلیت هستند و باید دیگری و حقوق اش رو به رسمیت بشناسند .
ما اون روزا فکر می کردیم جمهوری اسلامی داره سقوط میکنه ولی وقتی خوردیم به برهه این اجلاس خارج کشوری جورج تاون همه ناامید شدند از خیلی ها پرسیدم همه می گفتند جمهوری اسلامی پشت موضوع بود و باعث شد مردم ناامید بشوند و بدبینی بزرگی درست کرد توی اون برهه در داخل ایران که اپوزیسیون ایران قدرت همکاری باهم رو ندارند و توان برانداختن سیستم فعلی رو ندارند و باید به دنبال راه بهتری بود شاید در دانشکاه ها شاید در داخل ولی سرجمع فکر می کنم جامعه ایرانی داره راه خودش رو پیدا می کنه و زمان به ضرر این رژیم داره میره به جلو.
پاسخ مهدی- این جنبش توانست نگرش مرا نسبت به قدرت کنشگری اجتماعی تغییر دهد. به علاوه موحب این شد نسل زد ایران که من به آن تعلق دارم هویت خودش را بازتعریف کند و به این نتیجه مهم برسد که تحولات واقعی از دل جنبشهای اجتماعی و مدنی بیرون میآید، نه از تغییرات سطحی سیاسی.
سوال هفت- به نظر شما، آخرین نسل حاضر بنام زد چگونه می تواند در تغییرات آینده ایران نقش موثری ایفا کند؟
پاسخ بامداد- این نسل در موردی بسیاری از مسائل اجتماعی ذهن بازتری دارند و به علت آشنایی با فضای مجازی و فناوری اطلاعات، همواره دسترسی بیشتری به آگاهی نسبی در مقایسه با نسلهای قبلی داشتهاند و میتوانند اصلاحات بنیادینی رقم بزنند. قابل توجه است که اثر گذاری یک نسل بر آینده تا حد بسیار زیادی به آموزش و پرورش آنان در روزگار حاضر باز میگردد.
پاسخ داریوش- نسل زد کشور باید چهارتا هدف رو دنبال کنند اول اینکه حقوق زنان رو پی گیری کنند و از زن ها دفاع کنند. دوم اینکه به اصلاح طلبان اعتماد نکنند و کار سیاسی خودشون رو بکنند و شبکه سازی داشته باشند فقط در جهت اسقاط رژیم و نه اصلاحات. سوم اینکه در رسانه های اجتماعی فعال تر باشند و جهت دهی فعال داشته باشند و چهارم هم اینکه با مذهبی ها بد رفتاری نکنند تا اون ها هرچه سریعتر بیان توی زمین ما و به بافت اکثریت جامعه اعتماد کنند .
پاسخ مهدی- نسل زد ایران با وجود سرکوب و ممنوعیت ها از امکانات مجازی و ارتباطی بسیار قوی برخوردار است. این نسل آگاهی بیشتری نسبت به نسلهای قبلی دارد و از سرکوب، کمتر میترسد. نسل ما می تواند روند تغییرات اساسی را با سازماندهی های برنامه ریزی شده، و آگاهی رسانی، و حضور فعال و گسترده در جنبشهای مدنی و نافرمانیهای مدنی افزایش دهد.
سوال هشت- به عنوان نوجوان و جوانی که در ایران بزرگ شده اید، چگونه سیاست ها و برنامه های جمهوری اسلامی را در ارتباط با حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود ارزیابی می کنید؟ آیا می اندیشید این سیاست ها شما را در بر می گیرد و از آن ها خشنود هستید؟ یا نه، این سیاست ها بیشتر در تضاد با خواسته ها، نیازها و مطالبات شما هستند؟
پاسخ بامداد- من در ارتباط با اکثر مسائل، همواره تلاش میکنم دیدگاه دیگر افراد را در نظر بگیرم و عادلانه نظر بدهم؛ اما در خصوص سیاستها و برنامههای جمهوری اسلامی باید به طور خلاصه بگویم که نه تنها معتقدم جمهوری اسلامی یکی از تیره ترین و نفرتانگیزترین دوران تاریخ معاصر ایران را رقم زد، بلکه بر این باورم که هر شخصی که با این نظام و حکومت به هر شکلی موافق است، فاقد سلامت عقل و روان بوده و یا به شکل تفکر برانگیزی ناآگاه است.
پاسخ داریوش- سیاست ها و برنامه های جمهوری اسلامی در همه زمینه ها علیه زندگی من تمام شده و معتقدم این سیستم یکی از کثیف ترین سیستم های دنیا است و اصلا ایده و برنامه ای برای من و امثال من نداره و نخواهد داشت. یکی از عصبانیت های من اینه که مردم ما در فقر مطلق زندگی می کنند و این رژیم پول های ما رو خرج سوریه و لبنان کرد. آخرشم دیدیم که نصر الله کشته شد و حزب الله شکست خورد و بشار اسد هم سرنگون شد. خب نتیجه تصمیمات اخوند جماعت شد بدبختی نسل من و خیانت کردند در حق ما و اموال ما و وضعیت زندگی ما .
بلوچستان عزیز ایران در فقر مطلق داره اتیش میگیره و اینا هنوز به دنبال دادن سرمایه های ما به عرب ها هستند. اون روزی که قالیباف و برخی از سران شون رفته بودند برای تشییع حسن نصر الله من داشتم اخبارش رو دنبال می کردم واقعا خشمگین بودم که خیلی از این ها وطن فروش هستند و کشور خودشون رو قربانی اهداف اعتقادی کردند خب پاسخ سوال مشخص هست و داده میشه یعنی تماما ضرر است هم در عرصه های اقتصادی هم فرهنگی هم ملی هم اجتماعی هم منافع ملی !!!!!!!!!!!
پاسخ مهدی- نسل زد ایران با حکومت اسلامی ایران مخالف و در تضاد است. زیرا ما با دیکتاتوری و تبعیض مخالفیم و از ازادی های فردی و اجتماعی دفاع می کنیم و مخالف تبعیض، اجبار و زور در جامعه هستیم.
سوال نه- با توجه به تفاوت های فکری و ارزشی که شما می توانید با نظام اسلامی چه در جنبه هایی از زندگی (مانند: آزادی های فردی، آزادی بیان، حقوق زنان، مشارکت سیاسی و...) بیشترین تضاد را با این نظام حس می کنید؟ این تضاد ها چگونه بر نگاه شما روی آینده جامعه و نقش خودتان در آن تاثیر می گذارد یا گذاشته است؟
پاسخ بامداد- من با یکایک ارزشها و تمامی جنبههای نظام اسلامی مخالفم و آن را غیر انسانی و منزجرکننده تلقی میکنم. این تضادها، من و عموم مردم ایران را از آیندهی این کشور و امکان اثرگذاری بر آن به شدت ناامید کرده و در نهایت باعث شد که من با دلی آکنده از اندوه در جست و جوی امیدی برای آیندهام ایران رو ترک کنم.
پاسخ داریوش- من در همه زمینه ها با جمهوری اسلامی تضاد دارم و خواهان سرنگونی سریع این سیستم تماما فاسد و ضد ایرانی هستم .شاید از ایران برم ولی معتقدم که ایران به زودی آزاد خواهد شد و مردم راه خودشون رو پیدا خواهند کرد و ما آزادی و آبادی میهن عزیزمان رو به زودی در تهران جشن خواهیم گرفت. جمهوری اسلامی اصلا ربطی به ایران نداره و به زودی خواهد رفت.
پاسخ مهدی- اصلیترین تضادها در موصوعاتی مانند آزادی پوشش، آزادی بیان، حقوق زنان، حق اعتراض، کنترل شدید فضای مجازی، سانسور فرهنگی و مشارکت سیاسی وجود دارد. این تضادها موجب این شده که بسیاری از هم نسلان من آینده خود را در ایران ناروشن ببینید و از این زاویه به فکر مهاجرت بیفتند. اما در عین حال، این وضعیت ما را مصممتر کرده که برای تغییر و بهبود شرایط، نقش فعالتری ایفا کنیم.
* این مصاحبه ها در ماه فوریه تا مارس انجام شده است.