پرسش ها:
سوال یک- به عنوان آخرین نسل حاضر بنام زد چه چالش هایی را در مواجهه با نقش های سنتی زنان و انتظارات اجتماعی و فرهنگی از آنان را در ایران تجربه می کنید؟
پاسخ مریم(پشت کنکوری و بیست ساله)- در ارتباط با نقش های سنتی زنان می توانم بگویم که، انتظاراتی در جامعه وجود دارد که ما را برای انتخاب مشاغلی خاص تحت فشار قرار می دهند. اما نسل ما بدنبال این است که از این موانع به طرق گوناگون بگذرد و بیشتر به علاقمندی ها و انتخاب های فردی در این عرصه مربوطه توجه نشان دهد.
پاسخ خدیجه(دپیلمه)- من از دوران کودکی با فشارها و انتظارات محدود کننده مواجه بودم که حتما می بایست طبق نُرم های خانواده و فرهنگی و مذهبی جامعه زندگی کنم. بسیاری فکر می کنند زن ها حتما می بایست در خانه به وظایف مادری و خانه داری محدود شوند. و در این بین به حق دختران یا زنان جوان برای تصمیم گیری توجهی نشان نمی دهند.
پاسخ سهیلا- برای من و اطرافیانم بیشتر مسئله حجاب است. اگر منظورتان ازدواج و فرزند آوری است بدلیل مسائل اقتصادی امکان ازدواجی وجود ندارد و طبق آمار ازدواج بسیار کاهش داشته و حتی اگر ازدواجی هم باشد بچه ای نیست و زن و مرد باید هردو کار کنند تا بتوانند از پس هزینه ها برآیند. برای گرفتن پاسخ واقعی به این سوال باید از افرادی که در خانواده های سنتی تری بزرگ شده اند نظر سنجی کنید ولی حتی در مصاحبه(برای ازدواج) هایی که از افراد مذهبی دیده ام مردها (مذهبی) به دلیل شرایط اقتصادی حتی علاقمند به کار کردن زن هستند که بتوانند از پس هزینه ها برآیند ولی زن معتقد است که حقوقی که در می آورد برای خودش است و مرد باید هزینه های جاری را پرداخت کند.
پاسخ ماهرخ دانشجو (بیست و دو ساله)- در ایران همیشه بدلیل افغانی تبار بودن با مشکلات زیادی مواجه هستم. خانواده، جامعه و حکومت از امثال من انتظارتی دارند که مجبور هستم گاه برای رسیدن به اهدافم چند برابر دختران دیگر ایرانی تلاش کنم و این بسیار نادرذست است. من مثل هر جوان دیگری می بایست دارای حق تصمیم گیری برای بیان نظراتم و استفاده از فرصت های مشابه را داشته باشم.
پاسخ گل بانو (دانشجو و بیست و چهار ساله)- من زاده بلوچستان هستم. در این منطقه دختران نوجوان و جوان با انتظارات و موانع فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و أنواع تبعیضات خرد کننده مواجه هستند. من تلاشمم این بوده که با درس خواندن و موفقیت در این عرصه به شکلی از این محدودیت ها گذار کنم. اما فشارها در این منطقه واقعا بسیارند و گاه نمی توانم کاری در مواجعه با آنها انجام دهم. من مدتهاست که سعی می کنم میان زندگی شخصی و خواسته های یک زن جوان تعادل منطقی ایجاد کنم.
پاسخ جانان(دانشجو)- در دورانی هستیم که از ما انتظار میرود زنان کدبانوی خانهداری باشیم که دغدغه نگهداری از همسر و بچه دارند و در عین حال با توجه به شرایط اقتصادی باید در جامعه هم کار کنیم اما همیشه به ما تاکید میشود که در نهایت باید دنبال شوهر باشیم و هدف اصلی زندگی ما تشکیل خانواده و بچهداریست!
پاسخ هاله (دانشجو و بیست و دو ساله)- در این ارتباط می توانم اینرا مطرح کنم که من در جامعه ایران با مشکلات و موانع بسیاری مواجه هستم. ما زنان و دختران جوان فشارهای فرهنگی، سنتی، مذهبی و اجتماعی بسیار سینگینی را تحمل می کنیم. ما می خواهیم امروزی و این دنیایی زندگی کنیم اما سنت ها و قوانین حکومتی فضای انتخاب در عرصه های گوناگون را محدود می کند. من با تحصیل در رشته مورد علاقه ام به دنبال شکوفایی فردی و اجتماعی هستم اما موانع و محدودیت ها بسیار مشکل ساز هستند. اما ما این وضعیت را تغییر خواهیم داد. البته بخشی از جامعه تغییر کرده اند اما تغییر سنت و فرهنگ محمدود کننده نیاز به نیروی بیشتری در جامعه دارد
پاسخ مژگان (بیست و پنج ساله کارمند)- من درسم را تمام کردم و در شهرداری به عنوان یک زن تحصیل کرده مشغول کار هستم. اغلب دارای این إحساس هستم که به اشکال گوناگون در جامعه و خانواده تحت فشارم تا از خواسته هایم بگذرم. من علاقمندم در جایی که کار می کنم پیشرفت کنم اما ساختارهای تبعیض آمیز و محدود کننده موجب عدم رشد من در عرصه شغلی و اجتماعی شده است. من به عنوان یک زن جوان مخالف این موانع تبعیض آمیز برای پیشرفت هستم و به اشکال گوناگون با توجه به وضعیت ایران علیه این تبعیضات می جنگم.
پاسخ زینب(بیست و سه ساله)- من خودمو بعنوان یه دختر ایرانی متعلق به نسل زد جامعه ایران میدونم ولی خانواده و دوست پسرم شدیدا مذهبی و سنتی هستن و نیازهای منو درک نمیکنن از طرفی نیاز دارم دوست پسر خوب داشته باشم اما زیر ضرب شدید خانواده هستم. البته برای اینکه توی خانواده پذیرفته شوم باید با همین دوست پسرم ازدواج کنم. وقتی وارد جامعه میشم مرتبا توی دانشگاه یا جاهای دیگر اجتماع زیر ضرب برخوردهای جمهوری اسلامی هستیم و شدیدا احساس خفگی و بدبختي میکنم !
پاسخ سحر- در بین جمع دوستان همیشه انتظار می رود ما به عنوان دختر آشپزیمون خوب باشه، خیلی مرتب منظم باشیم و تمیزکاری خوب بلد باشیم وگرنه مورد تمسخر قرار می گیریم. وقتی کسی بی عدالتی در حقمون کرد سکوت کنیم و جواب ندیم تا دختر خوبی دیده بشیم.
سوال دو- آیا رسانه های اجتماعی و فضای مجازی به شما کمک کرده اند تا بتوانید نظرات خودرا در ارتباط با برابری جنسیتی و حقوق زنان منتشرکنید؟ و چگونه؟
پاسخ مریم- بله، رسانه های اجتماعی این امکان را فراهم کردند که من بتوانم نظراتم را درباره برابری جنسیتی و حقوق زنان انتشار دهم. شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام، ایکس، تیک تاک و ... به آسانی این امکان را فراهم کردند که امثال من بتوانند ارتباط با دیگری و همراهی با هم نظرانم را داشته باشم.
پاسخ خدیجه- می توانم بگویم شبکه های اجتماعی به من کمک کردند تا نظراتم را انتشار دهم. البته برخی مواقع برخوردهای منفی با مطالبم انجام می شود و این چندان مهم نیست. اما دیجیتال و شبکه های اجتماعی موجب این شدند که من با دیگران گفتگو و تبادل نظر کنم و این برایم دارای اهمیت است.
پاسخ سهیلا- تا حدودی در حد غر زدن و اطلاع رسانی اکثرا به وسیله اینستاگرام.
پاسخ ماهرخ- خوبی شبکه های اجتماعی این است که به ما جوانان و نوجوانان این امکان را می دهد که بتوانیم در مورد برابری جنسیتی، تبعیضات و مطالبات مربوط به حقوق زنان صحبت کنیم و نظرات خودمان را بازتاب دهیم و نظرات دیگران را بشنویم. این وضعیت موجب آگاهی یافتن از تجربیات و دانستنی های دیگران می شود.
پاسخ گل بانو- برایم، فضای دیجیتال و بودن در آن بسیار جذاب است. چون امکان طرح نظراتم، گفتگو و تبادل نظر پیرامون آنها و شنیدن نظرات دیگران را بوجود می آورد. من از طریق شبکه های اجتماعی با ادم هایی مثل خودم یا حتی متفاوت تر در ارتباط قرار می گیرم. و ما امکان شنیدن نظرات همدیگر را پیدا می کنیم.
پاسخ جانان- به شخصه در اینستاگرام و تلگرام با وجود گروهها، افراد و صفحات آگاهیبخش بستری داشتهام تا از تجربهها و دغدغههایم در این زمینه بنویسم.
پاسخ هاله- من با استفاده از شبکه های اجتماعی توانسته ام برای دفاع از حقوق زنان مطالبم را منتشر و در سطحی گسترده پخش کنم. این شبکه ها محل کسب تجربه و شنیدن نظرات دیگران در کوتاه ترین وقت ممکنه است.
پاسخ مژگان- حضور در رسانه های اجتماعی برای من جنبه آموزشی و کسب تجربه دارد. از طریق این شبکه ها به راحتی در جریان مساپل روز ایران و جهان قرار می گیرم و اخبار و تحلیل های متنوعی در اختیارم قرار می گیرد و این بسیار جالب است. من وقتی فعالیت های زنان و بحث های آنها را می بینم بیشتر شجاعت پیدا می کنم که نظراتم را بدون ترس و هراس در دفاع از حقوق زنان و جوانان مطرح کنم.
پاسخ زینب- رسانه های گروهی و اجتماعی رو فقط تلگرام و اینستا رو دنبال میکنم و به دید فرصت بهشون نگاه میکنم خیلی ادم سیاسی ای نیستم بیشتر عاشق خوش گذرونی و طنز هستم و توی این فضاها بهم خیلی خوش میگذره! از حکومت و جامعه فقط آزادی اجتماعی میخوام و هیچ کاری هم با سیاست ندارم همین. من هیچ اشتراکی با نسل گذشته خودم ندارم و شدیدا ناراحتم از وضعیت خصوصی و اجتماعی زندگی در ایران. احساس خفگی می کنم و فکر می کنم نسل ما خیلی با نسل قبل تفاوت دارند و خیلی سیاسی نیستن بیشتر دنبال اولویت های شخصی و منافع خودشون و آزادی اجتماعی بی حد و مرز هستن !
من فکر میکنم زن و مرد باهم تفاوت دارند و باید پسرها از ما دخترها حمایت کنند همه جوره! اما آزادی اجتماعی هم لازمه. یه زندگی سالم هست که اگه نباشه نسل خوبی تربیت نمیشه توی ایران. یعنی معتقدم زن و مرد با هم تفاوت دارن ولی باید جایگاه ما دخترا توی خانواده و جامعه حفظ شه.
پاسخ سحر- من بیشتر مطالب راجع به حقوق زنان رو در فضای مجازی دنبال می کنم تا خودم آگاه تر باشم، ولی مطالب زیادی رو انتشار نمیدم.
سوال سه- آیا جنبش « زن، زندگی، آزادی» بر شما تاثیرگذاشته است؟ آیا در فعالیت های مرتبط با آن شرکت کرده اید؟ اگر آری، چه تجربه ای از این مشارکت دارید؟
پاسخ مریم- جنبش «زن، زندگی، آزادی» حرکتی بزرگ برای فراتر رفتن جامعه از وضعیت کنونی بود. این جنبش تاثیرات بسیار مثبتی روی من گذاشت. البته من هم مانند بسیاری از هم نسلانم در اعتراضات خیابانی به اشکال گوناگون شرکت داشتم و همه ما بدنبال تغییر بودیم. این جنبش پس از سرکوب حکومت و عقب نشینی آن، اکنون به اشکال گوناگون دیگری در جامعه ادامه و حضور دارد. من همچنان خودم را جز این جنبش خواهان تغییر و گذار از استبداد به یک جامعه دموکراتیک می دانم.
پاسخ خدیجه- جنبش زن، زندگی، آزادی بسیار روحیه مرا برای مقاومت و مبارزه تقویت کرد. هر چند بدلیل وضعیت زندگی و خانوادگی نتوانستم در اعتراضات خیابانی شرکت فعال داشته باشم اما به من این قدرت و شجاعت را داد که برای رسیدن به خواسته هایم مصمم تر فعالیت کنم و به راحتی تسلیم تبعیضات نشوم. از این جنبش حمایت می کنم و خودم را بخشی از این جنبش زن، زندگی، آزادی می دانم.
پاسخ سهیلا- این جنبش شاید از هزار پله ای که باید برای آزادی طی کرد باعث شد بیست پله جلو بیفتیم. در من به تنهایی خیر چون من هیچ وقت فرد با حجابی نبوده ام ولی بسیاری را دیده ام که چادری بودند ولی چادرشان تبدیل با روسری شد یا حتی کامل بی حجاب شدند که البته فقط به خاطر این جنبش نبود و خیلی از نارضایتی ها از وضعیت کنونی باعث این طغیان شد.
پاسخ ماهرخ- مگر می شود در ایران و در شهرهای بزرگ آن زندگی کنی و تحت تاثیر جنبش «زن، زندگی، آزادی» قرار نگرفته باشی. من از طریق شبکه های مجازی از این جنبش حمایت کردم و می کنم. این جنبش از آزادی و برابری در ایران و دیگر نقاط جهان دفاع می کند و برای فعالین زن در سراسر جهان حمایت از این جنبش دارای اهمیته.
پاسخ گل بانو- جنبش زن، زندگی، آزادی یعنی امید به امکان تغییر و گذار از دیکتاتوری به دموکراسی است. من به اشکال گوناگون در عرصه اجتماعی و مجازی همانند بسیاری از این جنبش حمایت کردم. و تجربه همبستگی و همگرایی در ایران برایم بسیار قابل لمس بود.
پاسخ جانان- این جنبش باعث شد شجاعت بیشتری برای انتخاب پوشش مورد علاقهام پیدا کنم، سر موضع خودم بایستم و در برابر عوامل حکومت یا مردم مقاومت کنم. در اعتراضات دانشجویی، دیوارنویسی و پخش کردن کارت بین مردم شرکت کردم و تجربهام این بود که ما بیشتر از آن تعدادی هستیم که فکرش را میکنیم.
پاسخ هاله- این جنبش به من انگیزه داد تا بیشتر در مورد مطالبات زنان در عرصه اجتماعی و حقوقی و دیگر مساپل اجتماعی فکر کنم. در شبکه های اجتماعی همانند هم نسلانم حضور فعال دارم و در بسیاری از فعالیت های دموکراتیک و متنوع شرکت می کنم. من شاهد قدرت گیری این جنبش در اعتراضات و عقب نشینی آن پس از سرکوب شدید بودم و در این سالها ادامه این جنبش در اشکالی دیگر برایم لذت بخش است. این جنبش نشانه مقاومت نسلی است که نمی خواهد در برابر بی عدالتی و تبعیض ساکت باشد. من با بودن در این جنبش خودم را قدرتمندتر برای انجام تغییرات بزرگتر در جامعه می دانم.
پاسخ مژگان- مثل بسیاری دیگر ،من هم از جنبش زن، زندگی، آزادی حمایت می کنم و از آن نیرو و روحیه گرفتم. وقتی دختران جوان هم نسلی خودم را می بینم که برای دفاع از حق شان مصمم و شجاع هستند نمی دانید چقدر موجب افزایش انرژی مثبت در من می شود. و از دیدن فعالیت این مبارزین راه آزادی که برای حق و حقوق برابر داشتن زنان و جامعه کیف می کنم.
پاسخ زینب- من اصلا توی جنبش زن، زندگی، آزادی فعال نبودم چون خانوادم نذاشتن و فقط اخبارشو از اینترنشنال دنبال می کردم چون بابام اخبار را در این کانال می دید من هم می دیدم. ولی خیلی سیاسی نیستم اما برام جالب بود که دخترا اعتراض به حجاب اجباری می کردند و حسابی شلوغ شده بود و مردم اعتراض میکردند.
شاید اگه فضای زندگیم بهتر بود منم میرفتم کف خیابون چون جنبش اش سیاسی نبود و بیشتر برای رفع تبعیضات از زنان بود و جالب بود. اما خیلی تلاشی نکردم براش چون نیازهای مهم تری دارم که با این چیزا امیدی نداشتم حل شه. یعنی ناامید بودم و فقط نظاره میکردم همین.
من فکر میکنم نسل ما باعث میشه جمهوری اسلامی بزودی از ایران بره ولی می ترسم خیلی ها بخاطرش کشته بشن اگر این موضوع نباشه فکر میکنم شدنی هست.
پاسخ سحر- این جنبش تاثیر زیادی در شجاع تر شدن من داشته، تا بیشتر جرات کنم نظرات و عقاید خودم رو بیان کنم. در اعتراضات خیابانی مشارکت داشتم که خیلی تجربه ترسناکی بوده چون در کل مسیر توسط پلیس های وحشی و مسلح با اسلحه و باتوم تهدید می شدیم و چندباری نزدیک بود دستگیر بشم.
سوال چهار- آیا فشارهای خانواده گی و اجتماعی بر انتخاب های شما در زمینه هایی مانند تحصیل، شغل و زندگی شخصی تاثیر داشته است؟ و چگونه؟
پاسخ مریم- بله، همواره محدودیت ها، فشارهای اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی وجود دارند. ما دختران را مجبور کرده اند که خودمان را با رسم و رسوم و انتظارات نادرست حاکم در جامعه همراه کنند و از این طریق ما را از حق انتخاب در تصمیم گیری هایمان در زندگی محدود کرده اند. و این دیگر قابل تحمل نیست و می بایست این وضعیت تغییر کند و ما بدنبال تغییر جدی هستیم.
پاسخ خدیجه- بله، اکثر خانواده ها نگران آینده فرزندانشان هستند و بیشتر علاقمندند که ما دختران جوان بدنبال شغل های سنتی مانند معلمی و پرستاری باشیم. ما این انتظارات و فشارها را می فهمیم و می دانیم در کجا زندگی می کنیم اما دوست دارم خودم آینده ام را انتخاب کنم و بسازم.
پاسخ سهیلا- خانوادگی خیر.... بیشتر اقتصادی تاثیر داشته است.
پاسخ ماهرخ- بله معلومه که فشارهای اجتماعی، خانوادگی و تبعیضات در انتخاب های ما دختران جوان نقش بازی می کنند. من هم با این فشارها بدلیل ایرانی افغانی تبار بودن آشنایی دارم و از نگرانی خانواده ام هم آگاه هستم و این شاید کمی مرا محتاط تر کند. اما علاقمندم زندگی ام را طوری هماهنگ کنم که بتوانم به آرزوها و خواسته هایم که برای امروز و فردای زندگی ام دارای اهمیت است نزدیک تر شوم.
پاسخ گل بانو- به نظرم فشار خانوادگی در همه جای ایران وجود دارد. در بعضی مناطق بدلیل بافت زندگی و شرایط اجتماعی می تواند این فشارها کم و زیاد باشد. در خانواده من هم فشارها در این مسیر بود که باید در رشته های خاصی تحصیل کنم و ادامه دهنده نقش های سنتی زنان در جامعه و منطقه زندگی خانواده ام باشم. من پس از قبولی در رشته پزشکی تلاش بسیاری کردم که خانواده ام را متعقاعد کنم که من در این رشته به ادامه تحصیل دهم و این تغییرات با موفقیت های تحصیلی من به تدریج حاصل شد و آنها با من همراهی دارند.
پاسخ جانان- همیشه از سمت مادرم برای انتخابهای شخصی مانند پوشش، آرایش و استفاده از زیورآلات تحتفشار بودهام. دغدغهاش حرف در و همسایه بود و این که مانند فاحشهها به نظر میرسم!
پاسخ هاله- بله، فشارهای خانوادگی همواره به دلایل مختلف وجود دارند. برای خانواده من اهمیت داشت که تحصیلاتم را جدی بگیرم و وارد جامعه با شغلی مناسب شوم. من هم تلاش کردم در این مسیر موفق عمل کنم. در ضمن آنها برای من پروژه دارند که شغلی مناسب داشته باشم و بدنبال ازدواج و تشکیل خانواده باشم. من نمی خواهم با انتظارتشان منفی برخورد کنم. اما دوست دارم همه اینها را خودم رفته رفته تصمیم بگیرم و آنها از من حمایت کنند.
پاسخ مژگان- این فشارهای خانوادگی گاه خسته کننده و رنج آور است. بویژه وقتی که به زندگی شخصی و زندگی تو مربوط می شود و آنها می خواهند دخالت کنند و برای من هم تصمیم بگیرند. اما یادشان می رود که من مدتهاست که به سن بلوغ رسیده ام و از حق تصمیم گیری درباره زندگی ام برخوردارم.
پاسخ سحر- نه اینکه فشار مستقیم باشه ولی انتظارات جامعه و خانواده و نصیحت های خانواده خیلی تاثیرگزار بوده در انتخاباتی که داشتم و خیلی از مواقع منجر به پشیمانی من از عمل کردن به این نصیحت ها شده.
سوال پنج- با توجه به محدودیت های موجود برای زنان در ایران، چه انتظاراتی از آینده دارید و چگونه می اندیشید می توانید تغییرات مثبتی در صحنه اجتماعی و فرهنگی ایجاد کنید؟
پاسخ مریم- من بسیار امیدوارم که زنان و دختران جوان از آینده ای بهتر همرا با آزادی های بیشتر در حق انتخاب های خود برخوردار شوند. ما باید از طریق فرهنگ سازی و آموزش حقوق شهروندی تغییرات مناسب و دموکراتیک را رفته رفته و گام به گام در جامعه ایجاد کنیم..
پاسخ خدیجه- امید آن دارم که با پیدا کردن شغلی مستقل شوم و اینطوری کمتر تحت فشارهای اجتماعی و خانوادگی قرار گیرم. باید در جهت کاستن محدودیت ها و موانع علیه حقوق زنان به شکل های مختلف تلاش کرد.
پاسخ سهیلا- با توجه به اینکه کشور از لحاظ اقتصادی در چندین سال آینده دچار فروپاشی می شود فقط انتظار بدتر شدن شرایط را دارم چرا که خانواده ای که در فقرند به جای خریدن کتاب و دفتر با این قیمت های نجومی پسرانشان را از سن کم وادار به کار می کنند و دخترانشان هم برای ازدواج مزایده می کنند صرفا برای بقا نه حق پسر است درآن سن کارگری کند و نه حق دختر که در آن سن ازدواج کند. برای همچین انقلاب بزرگی نیاز است که همه کشور با هم به یک شعور بالایی برسند نه فقط چند شهر خاص. مسئله فقط جمهوری اسلامی نیست مردم ما هم به همچین شعوری نرسیده اند. وقتی مرد تحصیل کرده از دو سهم ارث نمی گذرد یا خواهر و دخترش را بخاطر رابطه با پسر و شب تا دیر وقت بیرون بودن و یا حتی رابطه جنسی سرزنش می کند یا حتی دختران تحصیل کرده ما علاوه بر حق طلاق و حقوق ازدواج مهریه سنگین را هم طلب می کنند و از داشتن یک پارتنر غیرتی لذت می برند و هزینه های زندگی را به دوش مرد می دانند این یعنی هیچ چیز و هیچ کس سرجایش نیست و همه و همه فقط پی منفعت شخصی هستند چه دولت چه مردم در روابط شخصی و اجتماعی خود. فقط با آموزش درست کودکان و زمان می شود برای آینده سرمایه گذاری کرد یا با زور عاملی مثل قانون.
پاسخ ماهرخ- تعیین وضعیت اینده از هم اکنون برای یک زن ایرانی افغانی تبار ساکن تهران متفاوت و دشوارتر است اما امیدوارم بتوانم از زندگی ازاد و مستقل با کاری مناسب با تحصیلاتم برخوردار شوم. اگر فرهنگ سازی شود و اموزش های دموکراتیک به جامعه داده شود امکان بهبود زندگی نسل های جوانتر بیشتر و بهتر فراهم می شود.
پاسخ گل بانو- امیدوارم در آینده به عنوان یک پزشک بتوانم برای جامعه مفیدتر باشم. از نظر من می بایست در مناطق محروم امر آگاهی رسانی، آموزش و آشنایی با حقوق دموکراتیک و شهروندی مدرن را تنظیم و فراهم کرد. اگر این موارد اجرا شود کودکان، نوجوانان و جوانان این مناطق می توانند در ایجاد تغییرات فرهنگی و اجتماعی مناسب نقش موثرتری را ایفا کنند. به نظرم یک نسل آموزش دیده و آگاه می تواند گفتمان های دموکزاتیک را برای رفع تبعیضات و نابرابری ها تقویت و زمینی کند.
پاسخ جانان- من و دختران همنسل من یکدل و همصدا برای آزادیهای شخصی میجنگیم. هر چه بیشتر در جامعه باشیم و خود را سرکوب نکنیم دیگر مجبور نخواهیم بود فقط در کوچههای خلوت آزاد باشیم، این آزادی به محیط کار و درس هم خواهد رسید. به آینده و تغییرات امیدوارم، چون رژیم نمیتواند همه ما را از دم تیغ بگذراند و سرکوب کند؛ مجبور به تسلیم هستند، دیر یا زود.
پاسخ هاله- با محدودیت ها نباید همراه شد و حتما باید علیه آن مبارزه و مقاومت کرد و برای تغییر آن موانع اقدام کرد. من طرفدار ایجاد تغییرات اجتماعی و حقوقی عادلانه برای همه زنان هستم. برای رسیدن به این وضعیت ضرورت دارد همه زنان و مردان جوان به همراه نسل های دیگر برای تحقق این تغییران مشترکا با هم فعالیت کنند. من هم در حد خود برای آگاهی بخشی و ایجاد تغییرات عادلانه و دموکراتیک تلاش می کنم.
پاسخ مژگان- من امیدواریم این است که در اینده نزدیک شرایط زندگی زنان در ایران بهتر بشه. با کمک هم از طریق شبکه های اجتماعی و پلاتفرم های مختلف بتونیم با کمک هم موجب تغییر و تحولات مناسب تر و بهتری در زندگی و جامعه شویم. برای زمینی کردن این ارزوها ضروری است ک با کمک هم مشترکا تلاش کنیم.
پاسخ زینب- مساله اصلی نسل ما که بخشی شون هم خیلی سیاسی نیستن ترس از آسیب دیدن هست حس ضعف داریم و میترسیم بریم اعتراض کنیم و پذیرفتیم همین وضعیت رو بخشی مون البته نه همه مون اما خب خیالمون راحته که تعداد افراد دغدغه مند زیاد هست و اونا موفق میشن . مسیح علی نژاد رو دنبال میکنم. برایم بعضی از حرف ها و رفتارهایش بعنوان یه زن جذاب و شجاعانه است !
پاسخ سحر- به نظر من با توجه به فشار و خفقان شدید در کشور ، حرکت به سمت تغییرات مثبت بسیار با سرعت پایین خواهد بود. با از خود گذشتگی تعداد زیادی از جوانان از جمله دستگر شدن، زندانی شدن ، اخراج شدن از کار و دانشگاه تعدادی از افرادی که در مقابل حرف زور ایستادگی می کنند میسر خواهد بود و شجاعت و روحیه مبارزه طلبی بالایی می خواهد.
سوال شش- نسلی که شما به آن تعلق دارید چگونه با مفاهیم جامعه مدرن مانند خودگردانی فردی، آزادی های شخصی مواجه می شود؟ آیا برای شما این ارزش ها در تعارض با باورهای فرهنگ سنتی هستند؟
پاسخ مریم- ما در جامعه، هم با ارزش های سنتی و هم مدرن روبرو هستیم. در مواقعی میان ارزش های سنتی و مدرن تقابل بوجود می آید. در میان بسیاری از هم نسل های من، این تلاش و روحیه دیده می شود که حدی از هماهنگی میان این دو بخش را ایجاد کنند. البته من سطح این هماهنگی را برای بیشتر کردن آزادی فردی و اجتماعی و رفع تبعیضات در جامعه لازم می دانم.
پاسخ خدیجه- من از شرایط مالی خوبی برخوردار نیستم. و برایم دشواره که بتونم تغییرات بزرگی بوجود بیارم. اما آگاهم که داشتن آزادی های فردی و اجتماعی دارای اهمیت بویژه برای ما زنان هستند
پاسخ سهیلا- نسل من بین مدرنیته و سنت گیر کرده است و حاضر به رها کردن منفعت های سنت مانند مهریه یا دو سهم ارث و ... نیست و آزادی های مدرنیته را هم طلب دارد. همه ادعای مدرن بودن دارند ولی باور های سنتی در ناخودآگاهشان وجود دارد شاید با سپری شدن زمان کم کم ردپای سنت حذف شود.
پاسخ ماهرخ- مشکلات من در زندگی در ایران بسیار زیاد و شاید بتوانم بگویم نسبت به زنان جوان دیگر بیشتر است. این واقعیتی است که تبعیضات در ایران زیاد هستند و بر زندگی زنان از هر قشری تاثیر می گذارد. نسل زد به همراه نسل های جوان دیگر قبل از ما، می توانند با هم علیه این محدودیت ها و تبعیضات و برای داشتن آزادی های بیشتر دست به عمل بزنند. البته ارزش های دموکراتیک می تواند با باورهای خانواده ام در تقابل قرار گیرد و این را من می فهمم اما نگران پرداخت هزینه نیستم. اما انجام تغییرات ضروری است. ما باید برای اکنون و آینده نزدیک، زندگی خودمان را بسازیم و در این راه باید با برنامه دست به اقدام زد.
پاسخ گل بانو- ما نسل زدی ها با تغییرات سریع اجتماعی، تکنولوزیکی و فرهنگی مواجه هستیم. و برایمان استقلال فردی و زندگی بهتر و امروزی تر به همراه آزادی های فردی و قبول تنوعات موجود در جامعه بسیار مهم می باشند. این موضوعات می توانند گاه در تعارض با خانواده و اجتماع قرار گیرد اما این تغییرات در حال انجام است و نسل ما در این جهت تلاش می کند.
پاسخ جانان-نسل زد همواره طرفدار آزادی شخصی و خودگردانی فردی بوده است؛ مفاهیمی که ارزشهای بنیادین نسل ما هستند. تعارض از جایی شروع میشود که در جامعه سنتی فرد و عقایدش باید در خدمت ارزشهای تعیین شده حکومت باشد. زن باید خود را بپوشاند تا دیگری به گناه نیافتد، تا از تجاوز در امان بماند. اما نسل جدید، هر فرد را مسئول اقدامات خود میداند و نمیپذیرد که تا زمانی که آسیبی به دیگری نمیرساند از ابراز وجودی خود کوتاه بیاید.
پاسخ هاله- شاید بشود گفت که نسل زد با مفاهیم جامعه مدرن به شیوه ای نسبتا متفاوت از نسل های گذشته نگاه می کند در حالی که بخش قابل توجهی از ما بدنبال آزادی های فردی، اجتماعی، حقوق عادلانه، رفع تبعیض و رفاه در جامعه هستیم. این مفاهیم می توانند با باورهای بخش هایی از جامعه در تضاد باشد اما ضرورت دارد برای رفع این تضادها دست به اقدام زد تا جامعه ای آزاد و دموکراتیک و حقوق مدار تشکیل شود.
پاسخ مژگان- برای امثال من وجود آزادی های فردی دارای اهمیت بسیاری است. در یک جامعه مدرن، شهروندان از حق و حقوق برای انتخاب های خود برخوردارند. در جامعه سنتی ارزش های جامعه مدرن زیر سوال هستند. باید راهایی برای حل این مسایل پیدا کرد تا جامعه با ارزش های دموکراتیک بیشتر اشنا بشه و مشکلات ما در این گذار راحت تر انجام بگیره.
پاسخ سحر- نسل ما به نسبت نسل های گذشته شجاعت بیشتری در بیان عقاید و خواسته های خود و شنا کردن خلاف جریان آب دارد. این نسل همواره در تلاش برای به دست آوردن آزادی های خود از سنین پایین هست. این ارزش های مدرن کاملا در تعارض با دین اسلام هستند و در تعارض با برخی باورهای فرهنگ سنتی که به دنبال صلب آزادی و محدود کردن دختران در جامعه ست. فرهنگ سنتی تمایل به کمرنگ کردن نقش زنان در اجتماع و تقویت روحیه حرف گوش کنی آن ها دارد و مخالف شدیدی با شنیدن شدن صدای زن ها چه در جامعه چه در بستر خانواده داشته و نمی خواهد زنان استقلال خود را به دست بگیرند. اما دختران نسل ما به دنبال استقلال بیشتر و ایجاد برابری زنان با مردان در جامعه و خانواده هستند.
سوال هفت- به نظر شما هم سالان و هم نسلیان شما چه نقشی در تحولات آینده ایران خواهند داشت؟ اینان چگونه می توانند به شکل موثری در این تغییرات سهیم باشند؟
پاسخ مریم- این موضوع امر پیجیده ای نیست که نسل زد در آینده ایران نقش مهمی را در تغییرات به عهده دارد. در واقع ما نسل تغییر و زندگی هستیم.
پاسخ خدیجه- نسل زدی ها با وجود تنوعی که در میانشان است اگر بتوانند با هم متحد باشند می توانند تغییرات جدی و دموکراتیک ایجاد کنند. ما با گفتگو و تبادل نظر و همراه کردن دیگر نسل ها با نسل زد می توانیم تاثیرات مثبت و گسترده ای را در جامعه ایران بگذاریم.
پاسخ سهیلا- به هر حال تاثیر در تحولات آینده خواهند داشت چون جوانان هستند که می توانند تاثیر بگذرارند نه سالمندان و کودکان ولی اینکه تاثیر مثبتی بگذارند شک دارم چون آنقدر مسائل پیچیده هست که نیازمند درایت، شعور، تفکر، مطالعه، تحلیل و همبستگی بالایی است که من در آنان ندیده ام.
پاسخ ماهرخ- به نظرم نسل زد که ماها باشیم می توانند نقش خوبی در ایجاد تغییرات در ایران داشته باشند. ما برای ایجاد تغییرات اجتماعی می توانیم از طریق اگاهی رسانی، گفتگو، توافق، همفکری و همکارهی در بخش های مختلف با هم تلاش کنیم.
پاسخ گل بانو- برای ایجاد تغییرات باید آگاهی رسانی و سازماندهی کرد و هماهنگی بوجود آورد. از ابزارهای رسانه ای مجازی و غیرمجازی استفاه کرد. در مناطقی چون بلوچستان برای تغییر نگرش ها و باورها نیاز به کار بیشتری است. ما می توانیم این تغییرات را با کمک و همفکری هم بوجود اوریم.
پاسخ جانان- این نسل آینده ایران است. گستردهتر در جامعه حضور دارد و در محیط کار و جامعه طالب امنیت، حقوق برابر و آزادی شخصی است. کارفرمایان مجبور خواهند شد برای به کار گرفتن نیروی کار از میان این نسل خود را با ارزشهای آنها هماهنگ کنند، کسب و کارها بر مبنای نیاز آنها خدمات ارائه دهند و محصول و محتوا تولید کنند. در عین حال نسل زد ثابت کرده است که برای ارزشهایش میجنگد در نتیجه در هر جایگاهی که باشد، اوضاع را طبق ارزشهایش تغییر میدهد.
پاسخ هاله- نسل زد ایران می تواند در تغییر و تحولات اینده ایران نقش پر اهمیتی را بازی کند. این نسل با مبارزه، مقاومت و آگاهی رسانی می تواند در برابر تبعیض و بی عدالتی ها بایستید و با امکانات آنلاینی که در اختیارش است به موتور یک حرکت اجتماعی مهم و فرهنگی در جامعه ایران شود.
پاسخ زینب- سیاست های جمهوری اسلامی در مورد حقوق فردی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برای ادمی مثل من خیلی غلطه و همیشه با دوستانم میگم ما توی سیستم آموزشی خوبی درس نخوندیم. ای کاش آموزش و پرورش خوبی داشتیم تا نسل خوبی تربیت میکرد ولی از بچگی همش دو رو بزرگ شده ایم توی مدرسه یه رفتار باید بکنیم، میریم خونه یه رفتار دیگر، با دوستامون هم یه رفتار. هممون تبدیل یه بازیگر شدیم و این سم مطلق هست برای نسل ما. زیرا باعث نا آرامی ذهنی مون شده و من از این موضوع خیلی عصبانی هستم و نمی تونم این سبک زندگی تعریف شده رو بپذیرم . البته با سیاست کاری ندارم ولی در مورد مسایل اجتماعی، شخصی و فرهنگی ناراضی هستم و همش حس می کنم حکومت بدنبال کشتن ما هست. می ترسم از این وضعیت فعلی و احساس ناامنی بدی دارم. همش خودمو سانسور می کنم و حس خوشبختی ندارم.
پاسخ سحر- به نظر من هم نسلیان من با درس و عبرت گرفتن از اشتباهات نسل های گذشته می توانند تحولات عظیمی در ایران به وجود آورند. اما با توجه به شرایط نامناسب جوانان در کشور و افزایش ناامیدی و افسردگی و گسترش ارزش های نادرست در بین برخی جوانان بیم این را دارم که نتوانند آنطور که باید این نقش را به درستی ایفا کنند.
سوال هشت- مخالفت با حجاب اجباری در میان هم نسلان شما چگونه پدیدارشد؟ شما چه تجربه یا دیدگاهی در این زمینه دارید؟ همچنین، حق آزاد انتخاب پوشش برای شما چه اهمیتی در زندگی روزمره دارد و به نظر شما، این حق چه نقشی در آزادی های فردی و اجتماعی زنان در ایران ایفا می کند؟
پاسخ مریم- در میان نسل زد ایران مخالفت با حجاب اجباری گام به گام شروع شد و رفته رفته بسط پیدا کرد. برای هم نسلان من حق انتخاب پوشش آزاد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برای نسل زد این حق نماد آزادی های فردی و اجتماعی است و کسی هم نمی تواند این حق را به راحتی بگیرد. ما در این چند سال نشان دادیم که برای داشتن این حق همه جور هزینه ای را می دهیم و این را هم حکومت می داند.
پاسخ خدیجه- نسل ما همیشه با حجاب اجباری چالش دارد. ما مدتها مجبور شده بودیم پوششی را مورد استفاده قرار دهیم که قبول نداشتیم. به نظرم این دوران دیگر گذشته است. برای ما آزادی انتخاب حق پوشش آزاد از بدیهیات است. ما خودمان تصمیم می گیریم چه جوری بپوشیم و چه جوری بگردیم.
پاسخ سهیلا- مخالفت با پوشش با تخلف های بسیار بسیار تدریجی شروع شد. آزادی پوشش بسیار با اهمیت است در زندگی چه مردان چه زنان ولی چیزی که از آن بسیار با اهمیت تر است وضعیت اقتصادی است و نان شب است که کمتر به آن پرداخته می شود ولی جوانان بخاطر آن امیدی به آینده ندارند و زندگی ای در استرس و ناامیدی و پوچی و ناراحتی و حسرت دارند. حجاب در حال حاضر ایران مصداق این ضرب المثل است که خانه از پایبست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است.
پاسخ ماهرخ- در مورد موضوع حجاب اجباری می تونم بگم یکی از دغدغههای اصلی من بوده. به عنوان یک دختر ایرانی افغانی تبار، گاهی فکر میکنم که از دیگران بیشتر تحت فشارم. داشتن حق انتخاب ازاد پوشش برای من نسل زدی و هم نسلانم بسیار دارای اهمیت است و به نظرم کهیچ فرد، گروه یا ارگانی نباید به آن نعرض کنه.
پاسخ گل بانو- من همیشه با حجاب مشکل داشته ام. وقتی در خانه مان در بلوچستان زندگی می کردم مجبور بودم حجاب داشته باشم و خانواده ام نیز از من می خواستند که رعایت حجاب کامل کنم. اما الان در تهران زندگی می کنم و داشتن حجاب برایم مهم نیست و مدتهاست که دیگر حجاب ندارم. برای من حق انتخاب پوشش ازاد یک اصل حیاتی است و نمی توانم از این حق بگذرم.
پاسخ جانان- این مبارزه با آزادیهای یواشکی در ماشین و کافه و خیابان و دورهمیهای خودمانی شروع شد و رفته رفته همهگیرتر شد. پوشش به عنوان یک راه ابراز وجودی برای من و همسنهایم اهمیت بسیار دارد. کوچکترین حق انسانی هر فرد ابراز خود از طریق بدن و پوشش است. با این ابراز، زنان نشان میدهند که وجود دارند، در جامعه جایی دارند و باید در سایر تصمیمات هم به شمار آورده شوند. این اعتراض به یکسانسازی باعث میشود که زنان نشان دهند به اندازه مردان در جامعه سهم و حق دخالت دارند.
پاسخ هاله- برای نسل ما حجاب نماد سرکوب آزادی های فردی است. به همین خاطر با اجبار مخالفیم. اگر انتخاب حق پوشش آزاد باشد من فکر می کنم ما گام جدی در جهت آزادی های بیشتر و برابری جنسیتی برداشته ایم.
مژگان- نسل ما وقتی در جایی با موضوع حجاب اجباری مواجه می شه به صورت اتوماتیک از حق انتخاب پوشش آزاد دفاع می کنه. البته مخالفت با حجاب اجباری در میان نسل های مختلف خیلی مدتها پیش شروه شده بود و این مخالف ها عمری برابر با تاسیس جمهوری اسلامی دارد. در اصل این مبارزه ای بود که تاریخا از همان فردای انقلاب ۵۷ توسط زنان مبارز و آزادیخواه شروع شد و ادامه یافت و مخالفت فقط مختص نسل زد نیست. اما نسل زد در خیابان ها و دیگر عرصه های اجتماعی و فرهنگی برای مخالفت با حجاب اجباری در مقابل طرفداران حجاب اجباری بطور روزانه ایستاده است و از هیچ سرکوبی هم نمی هراسد. به نظرم حق آزاد انتخاب پوشش میتونه به زنان این اجازه رو بده که خودشان تصمیم بگیرند چطور زندگی کنند.
پاسخ زینب- من فکر میکنم هم نسل های من اکثرشون مخالف حجاب اجباری هستن. حجاب و آزادی های اجتماعی و امنیت شخصی براشون به مراتب مهم تر هست. البته نا امیدی به آینده اقتصادی و مساله ازدواج هم بین ما دخترا خیلی شایع هست. اما آزادی اجتماعی از نان شب هم واجب تره. حداقل نظر من اینه.
پاسخ سحر- من از سنی که طبق قوانین مجبور به رعایت اجباری بودم تلاش به رعایت نکردن حجاب اجباری داشتم و همیشه با مخالفت خانواده رو به رو می شدم که خطرناک است و باید برای اینکه دستگیرت نکنند حجابت را رعایت کنی. چون همیشه احتمال دستگیری توسط گشت ارشاد وجود داشت. با اینکه خانواده من خودشان اعتقادی به حجاب نداشتند اما از ترس گشت ارشاد هم خودشان رعایت می کردند. هم من را نصیحت می کردند که رعایت کنم. هرچند از نظر من در مقابل سایر آزار و اذیت ها، بی عدالتی ها، قوانین فاسد و ناکارآمدی های جمهوری اسلامی اهمیت حجاب اجباری در اولویت پایین تری قرار دارد ، اما عدم رعایت حجاب اجباری می تواند تمرین مناسبی باشد برای نافرمانی مدنی هر روزه و نمایش اینکه می توانیم برای به دست آوردن آزادی های خویش در همه جنبه ها تلاش کنیم.
سوال نه- عدم رعایت حجاب اجباری و مطالبه حق آزاد گزینش پوشش به یکی از نماد های مقاومت زنان و دختران هم نسلان شما تبدیل شده است. با توجه به گسترش عمومی بی حجابی علنی در جامعه و مخالفت شدید رژیم اسلامی، چگونه فکر می کنید که زنان و دختران این نسل زد بتوانند این مقاومت را به یک حرکت گسترده و عمومی در سراسر کشور تبدیل کنند؟ چه عواملی در عمومی شدن این مطالبه موثر می باشند؟
پاسخ مریم- ما نسل زدی ها با اتکا به خودمان، رسانه های مجازی و با گسترش آگاهی و همکاری های مشترک و برنامه ریزی شده می توانیم مبارزه و مقاومت مدنی علیه حجاب اجباری را گسترش دهیم. همبستگی بین المللی و جلب حمایت جهانی از مبارزات آزادیخواهانه و مدنی نسل زد می تواند ما را در رسیدن به اهداف دموکراتیک مان کمک کند
پاسخ خدیجه- به نظرم هر چه بیشتر مبارزه و مقاومت نسل زد و دیگر بخش های جامعه جمعی تر و متحدتر باشد صدای ما در جامعه و در جهان بیشتر شنیده خواهد شد و بدین ترتیب حکومت و سرکوبگران بیشتر تحت فشار قرار می گیرند.
پاسخ سهیلا- بله اما با حرکتی تدریجی اما پیوسته و با عادی سازی تدریجی چرا که حتی اگر همین فردا حجاب آزاد شود حتی مردان جامعه ما متاسفانه آمادگی پذیرش این پوشش را ندارند و مطمعنا بین زنان و مردان خود جامعه درگیری و القای حس ناامنی به زنان زیادی پیش می آید چه لفظی چه با چشم چرانی و چه فیزیکی، من راجب چند محله بالا شهر در تهران صحبت نمی کنم راجب سراسر کشور با اقوام و نژادهای گوناگون صحبت می کنم.
پاسخ ماهرخ- مخالفت با حجاب اجباری روز به روز در جامعه بیشتر شده است. نسل ما در گسترش این مبارزه نقش جدی و فعال داشته است.
پاسخ گل بانو- نسل زد در به چالش کشیدن حجاب اجباری در جامعه نقش موثری داشته است. اگر این مبارزه با هماهنگی بیشتر میان طیف های مختلف جامعه مدنی و فعالین جریانات نسل های دیگر سازماندهی و پیگیری شود می تواند به یک خیزش عمومی تبدیل شود. به نظرم در گسترش این مبارزه رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش اساسی دارند.
پاسخ جانان- نترسیدن و پشت هم بودن! افراد زیادی هستند که از ترس جانشان با وجود عدم اعتقاد همچنان پوشش مورد نظر رژیم را استفاده میکنند. این رژیم چند نفر را میخواهد بکشد و زندانی کند و وادار به جریمه کند؟ آنهایی که معتقد نیستند باید پوشش خود را با خواستههایشان هماهنگ کنند و محجبه و غیر محجبه باید همگی در کنار هم بایستیم. برای آزادی در انتخاب پوشش.
پاسخ هاله- گسترش بی حجابی به نظر می آید که به یک حرکت عمومی تبدیل شده است. و نسل ما با ابزارهای گوناگون توانسته این مبارزه را به جلو ببرد و حکومت را با مشکلات جدی مواجه کنه. این روند می بایست به اشکال گوناگون ادامه پیدا کند تا هر چه بیشتر این مبارزه فراگیرتر و متحدتر شود.
پاسخ مژگان- امروز در ایران کسی جز یک اقلیت کوچک و عقب مانده که منافع در حکومت دارد از حجاب اجباری دفاع نمی کند. نسل زد در خیابان ها حکومت و همه ارگان های سرکوب و انتظامی اش را به چالش کشیده است و در این مبارزه حکومت مجبور به عقب نشینی شد. باید این جنبش اعتراضی را گسترده تر کرد و این تنها از طریق همکاری و برگزاری اعتراضات مدنی به شکل فیزیکی و مجازی انجام می شود. هر چه اعتراضات متحدتر باشد امکان به عقب کشاندن حکومت بیشتر است.
پاسخ زینب- وضعیت فعلی مملکت مشخص هست که جمهوری اسلامی حریف زنان نمی شه و آینده خیلی روشن هست اما نگرانی من اینه که اینا برن کی قراره بیاد توی ایران حکومت کنه؟ اگر نخبگان اینو حلش کنن سریعتر فکر میکنم جامعه ایرانی به راحتی حکومت رو میندازه و این شدنیه ولی نگرانی خیلی ها اینه که کی میاد این مهمه! من دوست دارم نخبه های جوان بیان حکومتو به دست بگیرن و یه سیستم دموکراتیک بیاد سر کار که هممون اول امنیت اجتماعی داشته باشیم و بتونیم حرف بزنیم.
مرسی ببخشید نتونستم همه سوالات رو جواب بدم چون بعضیاشون خیلی سخت بودند من سوادشو نداشتم فقط در همین حد تونستم جواب بدم. امیدوارم از دست اینا خلاص شیم. واقعا خسته شدیم روحیه زندگی نداریم. آرامش نداریم و به آینده بدبینیم .
پاسخ سحر- عدم رعایت حجاب اجباری می تواند در نقش تزریق کننده شجاعت به افرادی باشد که ترس زیادی از گرفتن حق و به رسمیت شناختن آزادی خود دارند، باشد. این ترس از پس گرفتن آزادی صلب شده نه فقط نسبت به حکومت جمهوری اسلامی بلکه در مقابل اعضای خانواده هم هست. ابتدا زنان باید بتوانند آزادی و حقوق خود را در خانواده های مردسالار خود تثبیت کنند. سپس در جامعه، چون خانواده نقش پررنگی در شکل گیری تغییرات در جامعه دارند. گسترده کردن این مقاومت از طریق ایجاد احساس آرامش برای زنانی که سعی در شکستن تابوها دارند امکان پذیر است. برای مثال اجتنباب از نگاه های عجیب به آن ها انداختن، فیلم نگرفتن ، نصیحت نکردن. همچنین دفاع از زنانی که در حال گرفته شدن توسط گشت ارشاد هستند، تا شاید ترسی که ایجاد این گشت ها در زنان جامعه انداخته کاهش یابد.
*مصاحبه ها از ژانویه تا مارس ۲۰۲۵ انجام شده است.