Health <- بازگشت

مقاله پنجم در فصلنامه‌ی مُروا - جنبش ژينا، ضرورت و چگونگی تشکيل ثقل جمهوری خواهی /بهروز خلیق

جنبش ژينا، ضرورت و چگونگی تشکيل ثقل جمهوری خواهی

بهروز خليق

بهروز خليق

جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی جامعه‌ی ما را شخم زد و آنچه در لايه های مختلف جامعه جريان داشت، به خيابان ها آورد و جوانان و زنان آن را فرياد کردند. فرياد «نه به جمهوری اسلامی» در سراسر کشور طنين انداز شد. جهانيان متوجه شدند که اکثريت مردم ايران حکومت جبار و جنايتکار جمهوری اسلامی را نمی خواهند. جنبش ژينا عليرغم سرکوب وحشيانه و کشتار بيش از ۵۰۰ تن و بازداشت بيش از ۲۰ هزار تن از تظاهرکنندگان توسط رژيم کودک کش، حدود ۱۰۰ روز در خيابان ها و دانشگاه های سراسر کشور دوام آورد، بسياری از شهرهای بزرگ و کوچک را فرا گرفت، به رکود جنبش دانشجوئی پايان داد، دانش آموزان را برای اولين‌بار به صحنه‌ی اعتراضات کشاند، همبستگی مردم مناطق ملی را با مردم سراسر کشور تقويت نمود، ايرانيان برون‌مرزی را در کشورهای مختلف به خيابان ها آورد، حمايت پزشگان، وکلا، هنرمندان، ورزشکاران، بازاريان و مغازه داران را جلب نمود و تحسين و حمايت جهانی را برانگيخت.

جنبش ژينا دستآوردهای ارزشمندی در حوزه های مختلق داشت که بازگشت ناپذيرند. در کنار دستاوردها، اين جنبش از نقاط ضعف  جدی رنج می برد که نيازمند شناسائی آن ها است. يکی از نقاط ضعف، فقدان رهبری سياسی است که در تداوم و گسترش جنبش و در اميدآفرينی و گذار از جمهوری اسلامی تاثيرگذار است. چگونگی شکل گيری رهبری سياسی، ناروشن و پديده پيچيده ای است.

 

رهبری فردی و کاریزماتیک و رهبری جمعی و ائتلافی

در ارتباط با رهبری سياسی، ابتدا لازم است مشخص کنيم که آيا رهبری فردی و کاريزماتيک ضرورت امروز است يا رهبری جمعی و ائتلافی؟

ما تجربه‌ی تلخی از رهبری فردی و کاریزماتیک داریم. انقلاب بهمن با رهبری فردی و کاریزماتیک، رژیم محمدرضا شاه را برانداخت و روحانیت را به قدرت رساند. نقش خمینی در هدایت انقلاب اسلامی و پی ریزی ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، تداوم جنگ ویرانگر ایران ـ عراق بعد از فتح خرمشهر، سرکوب گسترده مخالفین و کشتار چند هزار زندانی سیاسی شاخص بود. او بر جامعه‌ی توده ای که در سال های قبل از انقلاب شکل گرفته بود، سوار شد و حکومتی را پی ریخت که برای کشور ما فاجعه  آفریده است.



در طول تاریخ ایران همواره استبداد فردی در کشور ما حاکم بوده، قدرت سرشتی شخصی و خودکامه داشته و وابسته به شخصیت فرمانروا بوده است. تجربه‌ی دهه های گذشته هم نشان می دهد، چگونه استبداد فردی در لباس ولایت فقیه باز تولید شده است. با تجربه‌اندوزی از گذشته، باید تلاش کرد که بار دیگر رهبری تحولات سیاسی به دست این یا آن فرد نیافتد و قدرت در دست او متمرکز نشود.

وضعیت کنونی جامعه‌ی ایران متفاوت از دوره‌ی قبل از انقلاب است که در آن رهبری فردی و کاریزماتیک شکل گرفت. جامعه‌ی ایران در طی چهار دهه، تحولات عمیقی را در شاخصه های اصلی حیات اجتماعی پشت سر گذاشته است. تحولات در شاخصه های اصلی حیات اجتماعی چنان بوده است که جامعه‌ی ما را از دوره‌ی قبل از انقلاب متمایز می‌سازد. تحول در ترکیب جمعیت، رشد شهرگرائی و گذر از جامعه‌ی نیمه‌شهری به جامعه ای به‌طور عمده شهری، افزایش قابل توجه میزان باسوادان و تحول از جامعه ای نیمه‌باسواد به جامعه ای باسواد، افزایش سریع تحصیل کردگان و روشنفکران، ظهور نخبگان جدید و افزایش حجم و نقش طبقه‌ی متوسط جدید و گسترش جنبش های صنفی ـ اعتراضی از جمله آن ها است.

با وجود اقدامات رژیم اسلامی برای همگون سازی اجتماعی و فکری، به دلیل تحولات اجتماعی، رسوخ گسترده رسانه های بین المللی و شبکه های اجتماعی و تاثیرپذیری از فرآیند جهانی شدن، هویت های جدید و متنوع در جامعه پدید آمده است. ما با جامعه‌ی متنوع، پیچیده و با گروه های اجتماعی متعدد و هویت های جدید روبرو هستیم.

این تحولات زمینه را برای فاصله گیری از رهبری فردی و کاریزماتیک و گذار به رهبری جمعی و ائتلافی فراهم آورده است. اما گذار به رهبری جمعی و ائتلافی نیازمند تلاش و کار پیگیرانه‌ی احزاب و سازمان های سیاسی و نقد پیگرانه‌ی گرایشی است که به حزبیت تن نمی دهد، می خواهد در بالای احزاب سیاسی قرار گیرد و خود را به عنوان هماهنگ‌کننده جا بیاندازد.

گرچه در کشور ما فرهنگ حزبیت و ائتلاف احزاب و سازمان های سیاسی به دلائل مختلف به‌ویژه به‌جهت دیرپائی استبداد ضعیف است، ولی در بین نيروهای مخالف احزاب و سازمان های سياسی سال‌داری وجود دارد که از تجارب غنی برخوردارند و برای ائتلاف احزاب و سازمان ها تلاش می کنند. 

 

رهبری سياسی در داخل و خارج کشور

در داخل کشور به خاطر سرکوب شديد، امکان سازمان يابی مخالفين وجود ندارد. فعالين سياسی و مدنی مخالف حکومت تجت پيگرد هستند و فعاليت آن ها زير ذره بين ارگان های اطلاعاتی و امنيتی قرار دارد. به همين خاطر در داخل کشور در حال حاضر امکان تشکل يابی مخالفين و شکل گيری رهبری سياسی  وجود ندارد. اما در طی چند دهه‌ی گذشته کادرهای برجسته‌ی سياسی و مدنی در داخل کشور پرورش يافته اند که شمار زيادی از آن ها دستگير، محاکمه و زندانی شده اند. آن ها در زندان ها حضور دارند که در شرايط مساعد متشکل شده و بخش رهبری سياسی در داخل کشور را شکل  خواهند داد.   

اما وضعيت در خارج از کشور متفاوت است. جريان های متشکل اپوزيسيون و بخش قابل توجهی از فعالان سياسی و مدنی که طی دهه های گذشته مهاجرت کرده اند، در خارج از کشور فعالند. امکان همکاری و ائتلاف در بين نيروهای اپوزيسيون خارج از کشورکه در يک طيف قرار دارند، وجود دارد. تشکيل ائتلاف بين طيفی از نيروهای اپوزيسيون به منزله‌ی شکل گيری رهبری سياسی نيست، بلکه مولفه ای از آن است.

 

تشکيل ثقل نيروهای جمهوری خواه در خارج از کشور

دموکراسی مسئله اصلی و مبرم کشور ما است و کشور ما بدون آزادی و دموکراسی نمی تواند به توسعه‌ی پايدار و عدالت اجتماعی دست يابد. حاملین واقعی دموکراسی در کشور ما، جمهوری‌خواهان سکولار و دموکرات هستند که از طیف های مختلف تشکیل می شوند و گسترده ترین نیرو به حساب می آیند. حکومت پیشنهادی آن ها برای جایگزینی جمهوری اسلامی، جمهوری سکولار دموکرات است.

همکاری و ائتلاف نیروهای جمهوری خواه دموکرات سکولار، ضرورت روز است و می تواند در اشکال مختلف صورت  گیرد. در بين اين نيروها هم اشتراک نظر وجود دارد و هم اختلاف نظر. اختلاف نظر در استراتژی  سیاسی، مسائل ملی و قومی، شکل تحول سیاسی و نوع حکومت جایگزین، امکان گرد آمدن تمام جریان های جمهوری خواه در یک ائتلاف واحد را منتفی می سازد. در گذشته تلاش های زيادی برای گرد آمدن جريان های جمهوری خواه صورت گرفته، ولی به موفقيت نيانجاميده است. اختلافات و خط قرمزهای برخی جريان ها اجازه نمی دهد که همکاری و ائتلاف وسيع عملی شود.

در کنار واقعيت مزبور، يک واقعيت ديگری هم وجود دارد. اينکه در بین برخی از جریان های جمهوری خواه، نزدیکی ها و اشتراکات بیشتری در حوزه های مختلف ديده می شود. اين امکان وجود دارد جريان های جمهوری خواه نزديک به هم، گفتگو و همکاری را آغاز کرده و در تداوم آن وارد روند ائتلاف شوند و بلوک های جمهوری خواهی را ايجاد کنند. آنگاه این بلوک‌ها می‌توانند با یکدیگر به گفتگو، همکاری موردی و در نهایت به پلاتفرم مشترک دست يابند و ثقل جمهوری خواهی را با شرکت ساير مولفه‌های جمهوری خواه تشکيل دهند.

خوشبختانه مرحله‌ی اول اين روند به درجه ای پيش رفته و در طی سال های گذشته دو بلوک جمهوری خواهی شکل گرفته است: «همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران» و «همبستگی فراگير برای آزادی و برابری در ايران». در کنار اين بلوک ها در برخی شهرها، تشکل های جمهوری خواهی ايجاد شده است. اکنون ما در مرحله‌ی گفتگو بين دو بلوک، تشکل های جمهوری خواهی محلی و برخی جريان های جمهوری خواه بيرون از دو بلوک قرار داريم. در صورت پيشرفت گفتگوها و همکاری ها، زمينه مساعد برای تشکيل ثقل جمهوری خواهی فراهم خواهد شد.   

  • بهروز خليق
    سپتامبر۲۰۲۳
    منبع: فصلنامه‌ی مُروا نشریه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شماره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲