Health <- بازگشت

سلامت جنسی و بهداشت باروری زنان در خلال جنگ و نزاع ها/ جنی هدسترم و توماس هردر/ ترجمه: ملیحه حیاتی

بهداشت باروری زنان در جنگ و نزاع ها

بر کسی پوشیده نیست که در دوران جنگ و پس از آن، بهداشت باروری ناامن بوده و در معرض خطر قرار می گیرد (1-4) و البته همین عدم امنیت رابطه ی مستقیمی با بالا رفتن میزان مرگ و میر زنان دارد. همین مسیله بر حذف زنان در تصمیم گیری هایی همچون وقوع جنگ و یا انعقاد  پیمان صلح نیز می افزاید (5). آسیب پذیری و مخاطره آمیز بودن سلامت  باروری در چنین دورانی بر فرودستی و فقر (6) زنان نیز دخیل است، در واقع این مهم با اثرات مضر بالقوه ای که بر توسعه ی پایدار دوران پسا جنگ و موارد متاثر از درگیری ها دارد، فرودستی زنان مورد بحث را افزایش می دهد. این مقاله پیشنهاد بهبود سلامت باروری از طرفی، ارتقا مقام زنان و رشد سلامت آنها، و از سوی دیگر پایین آوردن سطح فرودستی زنان و تقلیل نابرابری در سطوح تصمیم گیری را دارد که تاثیرات مثبت و دراز مدتی بر اجتماع می گذارد. با درک این موضوع (7)، بخش اهداف توسعه ی پایدار سازمان ملل، سلامت مادران را در اولویت جهانی قرار داده و در قطعنامه های اخیر، در دستور کار امنیت و صلح، بر سلامت جنسی و بهداشت باروری  زنان جان بدر برده از خشونت جنسی تاکید دارد.

با این حال هنوز بطور کامل نمی دانیم که چگونه و چرا سلامت جنسی، بهداشت باروری و حقوق مرتبط با آنها ( اس ار اچ ار) تحت تاثیر جنگ ها و درگیری های مسلحانه قرار می گیرند.

تحقیقات موجود در شاخه ی بهداشت جهانی همواره بر زیر ساختهای بهداشتی به مثابه ی کلید اصلی سلامت

زنان و دختران در هنگام جنگ و دوران پس از آن تکیه می کند. مطالعات نشان داده اند که خشونت های سازمان یافته ریسک مرگ و میر دوران بارداری را افزایش می دهند(8). دلیل آن نیز کمبود و یا نبود زیر ساخت های بهداشتی است که خود دلیل محدودیت دسترسی زنان و دختران به خدمات سلامت مادر و باروری می شود. عدم دسترسی به این خدمات خود تحت تاثیر عوامل بنیانی و ثانویه ای همچون سوتغذیه، فقر، فقدان دسترسی به آب تمیز و بهداشتی(9)، خشونتهای جنسی و جنسیتی و دیگر موارد نقض حقوق بشر می باشند(10-11). اکنون می دانیم که دسترسی محدود به برنامه های تنظیم خانواده و مراقبت های بهداشتی تا چه اندازه ای آمار باروری های ناخواسته و سقط جنین های پر خطر را بالا برده است(8،12.).

بر اساس پیشنهادات ذکر شده در تحقیقات، مداخلات متمرکز بر بهبود امکانات دسترسی به خدمات سلامت مادران می تواند اثرات منفی جنگ بر رفاه زنان و دختران را کمرنگ کند(13). بطور مثال، افزایش امکان دسترسی به خدمات سلامت مادر و باروری(14)، دسترسی به آب آشامیدنی سالم و تعذیه ی مناسب(11) و تامین امنیت را می توان بر شمرد(13). به بیانی دیگر، این مجموعه ی تحقیق، به طور اساسی به افزایش شناخت از تاثیر جنگ بر بهداشت باروری و حقوق زنان کمک رسانده است. اول از همه نشان می دهد که جنگ ها دسترسی به خدمات بهداشت مادر را مختل می کنند. همچنین نشان می دهد که با مداخلات برنامه ریزی شده و هدفمند در راستای در دسترس بودن مراقبت های بهداشتی، روشهای جلوگیری و برنامه ی تغذیه، می توان به توازنی در این زمینه دست یافت. در حالیکه چنین داده هایی دانش ما را از بهداشت باروری زنان در خلال جنگ، با دیدی نقادانه، افزایش می دهد اما همچنان در توضیح اولویت زیر ساخت ها و عوامل سیستماتیک موثر بر اس اراچ ار(سلامت جنسی، بهداشت باروری و حقوق مرتبط با انها) در شرایط جنگی و پسا جنگی ناتوان مانده است. از آن جمله، آنها تصویر کاملی از اینکه چگونه و چرا اس ار اچ ار(سلامت جنسی، بهداست باروری و حقوق مرتبط با آنها) تحت تاثیر جنگ قرار گرفته را اراپه نمی دهند.
 

دلیل ناتوانی ها ی مطرح شده در بالا نیز این است که حق دختران و زنان بر بدن خود و امنیت باروری مقوله هایی کاملا سیاسی و امنیتی هستند. پیشنهاد ما این است که به دیدگاههای فمنیستی در مورد جنگ در تحقیقات بهداشت جهانی بخصوص نقش اس ار اچ ار(سلامت جنسی،بهداشت باروری و حقوق مرتبط با آنها) در جنگ توجه شود. این توجه می تواند به درک ما از چگونگی قرار گرفتن بدن زنان در مرکز سیاست گذاریها و  خشونت های قهرآمیزکمک کند که در آن میان می توان از ،  نحوه ی کنترل جمعیت، نسل کشی و پاکساز ی های قومی نام برد (15).علاوه بر آن ،مطالعات نشان داده اند که، چگونه گروههای شورشی بر سیاست های باروری و روابط مابین سربازان خود  نظارت می کنند و آنها را تحت کنترل دارند.بازنشستگی سربازان پس از بارداری یا ازدواج دور از انتظار نیست(19،20)، سقط جنین یا استفاده ی اجباری از وسایل جلوگیری را  بر زنان تحمیل می شود(21)، حتی ازدواج بین سربازان و یا بین سربازان و زنان محلی نیز اجباری است(22). گزارشات رسیده از نیجریه بر این نکته صحه می گذارد که نمونه ی آنرا می توان در ازدواج های اجباری و تجاوز هایی که به دختران و زنان توسط بوکو حرام شده اشاره کرد. صحت این تحقیقات  حتی در سیاستهای ارتش ایالتی  نیز دیده می شود ، انها زنانی راکه از بند گروههای مسلح غیر دولتی نجات یافته اند به سقط جنین اجباری وادار می کنند(23). کنترل و تطبیق شیوه ها و سیاست ها در رابطه با مسایل زناشویی و باروری به تناسب اهداف نظامی ،جنبه ی حیاتی و مهمی از جنگ را شامل شود، همچنین بنظر می رسد وجود اس ار اچ ار( سلامت جنسی،بهداشت باروری و حقوق مرتبط با آنها) اتفاقی نبوده بلکه جزو اساسی ترین تاکتیک ها و استراتژی های نظامی است که تجارب زنان از دوران جنگ و پسا جنگ را شکل می دهد.

 

مثالی از میانمار                                               

برای نشان دادن رابطه ی پیچیده ی بین جنگ و سلامت جنسی و بهداشت باروری زنان از میانمار مثالهایی را در اینجا می آوریم. میانمار تاریخ طولانی از جنگ های قومی-ملی در خود جای داده است. جایی که، بدن زنان و باروری آنها تحت کنترل نظامی، نظارت و بهره برداری قرار گرفته که بعنوان استراتژی جنگی و کنترل جمعیت از هر دو طرف مخاصمه یعنی دولت و گروههای نظامی غیر دولتی اعمال شده است(24). تحقیقات در مورد میانمار، نشان می دهد که بر اساس تاریخچه ی موجود از گروههای مسلحانه ی قومی و سازمان های نظامی درگیر در جنگ، هر دو سوی درگیر در مخاصمات بر سیاستهای باروری و بطور خاص نحوه ی استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری به انحای مختلف تسلط دارند. این تحقیق همچنین مشخص می کند که چگونه عوامل دست اندکار در گروههای مسلح قومی غیر دولتی در طرح های تنظیم خانواده مداخله کرده(25)، تشویق به عدم استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری کرده(26) و از زنان خواسته می شود تا "برای انقلاب" فرزندآوری کنند(20). همه ی این سیاست ها از آن جهت دنبال می شود که به آنچه به عنوان تلاشهای دولت برای از بین بردن و "تضعیف " جوامع اقلیت قومی تلقی شده، پاسخ داده  و با آن مقابله شود. کنترل فرزندآوری معمولا به عنوان شکلی از کنترل جمعیت تلقی می شود که نوک تیز پیکان آن به سمت اقلیت های قومی نشانه رفته است.در قوانین محدود کننده ی جدید، نه تنها تعداد اولاد را برای زنان متعلق به اقلیت های قومی معین می کنند بلکه تعیین می کنند که با چه کسی حق ازدواج دارند(27). چندین دهه جنگ مشکلات عدیده ای را به زیر ساخت های بهداشت و سلامت بطور کلی و بهداشت باروری زنان بطور خاص وارد آورده، چرا که، ده ها سال درگیری و جنگ، شکل گیری کمپین های ضد شورش وحشیانه ای را با هدف حذف اقلیت های قومی در پی داشته، و همچنین موجب تغییر کاربردی مراقبت های بهداشتی به نیازهای نظامی شده که هر دو بر زیر ساخت های ذکر شده خسارات های زیانباری را تحمیل کرده است. در واقع داده های اخیر نشان می دهند که آمار مرگ و میر مادران ساکن(29) در مناطق اقلیت های قومی در مقایسه با دیگر زنان  بالاتر بوده و نیز زنان این مناطق دسترسی کمتری به وسایل جلوگیری مدرن دارند(28). این موضوع جای نگرانی دارد زیرا در میانمار بطور خاص آمار مرگ و میر مادران و شیوع بیماری نزد آنها بسیار بالا است. بر طبق همین آمارها ده درصد مرگ و میر مادران به علت سقط جنین های ناامن و خطرناک است(30). با این حال گزارش های دیگر خاطر نشان می کنند که میانمار از شاخص های توسعه ی پایدار برخوردار بوده(31) و زنان در زمینه ی تنظیم خانواده از سطح بالای اگاهی برخوردارند(32). اما این پرسش همچنان پا برجاست که چه چیزی می تواند مرگ و میر مادران(29) و بیماری های مرتبط با سو تغذیه(28) آنها مانند کم خونی را در میان زنان ساکن در جوامع اقلیت های قومی توجیه کرده و یا توضیح دهد؟


مشاهده ی تصویر کلی                                    

این سوال که چگونه و چرا بهداشت باروی و سلامت جنسی زنان در جنگ ها همچنان از نظر تِیوری و تجربی ناشناخته و نادیده باقی مانده است، نیاز به توجه بیشتر به این رابطه را برجسته تر میکند. علاوه بر این در تحقیقات و مطالعات پیشین انواع متفاوت جنگ ها و درگیری ها تحت یک عنوان قرار گرفته و به تفاوت های ماهوی آنها توجه نشده است. در حالی که نمی توان بر روی برخی از موارد استثنا چشم فرو بست(33). بخش وسیعی از  تحقیقات در زمینه ی سلامت جهانی با این تضاد روبروست که مسئله ی مد نظر را بیشتر به عنوان یک پدیده بررسی کرده اند تا اینکه آنرا مانند یک ساختار پیچیده و پدیده ی متفاوت سیاسی به همراه تمام پیچیدگی و تاثیرات آن بر مسایل جنسیتی مد نظر قرار دهند. برای مثال، مطالعات جهانی(37،38) در مورد بهداشت و سلامت مادران و نیز بررسی های منطقه ای در کشورهایی مانند جمهوری دموکراتیک کنگو(13،34)، کامرون، مالی، نیجریه و افریقا(35،36)، فقط به تعاریف اولیه از جنگ بر اساس داده های یو سی دی پی(برنامه آمار منازعات اوپسالا) بسنده می کنند. در حالی که جنگ های متفاوت اثرات مختلفی بر جای می گذارند که تجزیه تحلیل و شناخت دقیق این اثرات ضروری می باشد. برای مثال، روشها، تاکتیک ها و استراتژی های مورد استفاده در جنگ های معمولی کاملا متفاوت از جنگ های نامنظم و ترکیبی هستند(39). درگیری های قومی، قیام های انقلابی، نسل کشی، حملات تروریستی، و جنگ های داخلی همگی در میدان عمل، استراتژی های بکار گرفته شده، نوع نزاع ها و تجارب، با جنگ های منظم متفاوت می باشند. بنابراین، بیش از آنکه جنگ ها را یک مجموعه ی یکپارچه در نظر بگیریم، بسیار مهم است که در انواع متفاوت درگیری ها، بطور دقیق آنها را از یکدیگر تفکیک کرده، مورد بررسی قرار داده، و وجوه اختلاف آنها در میزان دسترسی و به کار گیری بهداشت باروری را دنبال کنیم. بر پایه ی تحقیقات فمینیستی درباره ی خشونت های جنسی علیه زنان در زمان جنگ، انواع مختلف خشونت های جنسی و جنسیتی بر زنان اعمال می شود که با توجه به تفاوت جنگ ها با یکدیگر و گستردگی منطقه ای چه در درون منطقه و چه در مقایسه با دیگر مناطق، اشکال متفاوتی از خود نشان داده و از الگوهای متغیر با توجه به شرایط ذکر شده، پیروی می کنند(40،41،43). علاوه بر این، گروه های مسلح حتی آنهایی که در یک منطقه هستند، ممکن است سیاستها و اعمال کاملا متفاوتی را در رابطه با حقوق زنان و بهداشت باروری آنها در پیش گیرند. برای مثال، در میانمار، در حالی که شورای احیای ایالت" شان" جلوی کارکنان سازمان بهداشت عمومی را برای اجرای طرح تنظیم خانواده می گیرد(25)، بقیه، مانند سازمان آزادیخواه کاچین اجازه داده پروژه ی تنظیم خانواده در بخش آنها انجام شود.

بر طبق این تحقیق در وهله ی اول، رعایت و یا نادیده گرفتن اس.ار.اچ. ار (حقوق سلامت جنسی، بهداشت باروری و حقوق مرتبط با آنها) امری تصادفی نیست بلکه بخش جدایی ناپذیری از استراتژی نظامی و هدایت جنگ ها است و تاثیر آن بر آسیب های وارده بر زنان و مرگ و میر آنها در زمان جنگ بیش از فوریتهای میدان نبرد است. سومین مورد مربوط به تجزیه و تحلیل اس.ار.اچ.ار(سلامت جنسی، بهداشت باروری و حقوق مرتبط با آنها) می باشد که این تحقیق معتقد است بایستی در دو سطح میکرو و ماکرو انجام شود تا فضا ی مناسب برای تجزیه و تحلیل بخش به بخش و ریز به ریز آن فراهم شود، بدین صورت معلوم می شود چرا و در چه جاهایی این حقوق شناخته شده اند و چرا و کجا همین حقوق پایمال شده و یا مورد سواستفاده قرار گرفته اند. در همان حال که داده ها و روشهای بکار گرفته شده در بحث سلامت عمومی به ما کمک می کنند تا رابطه ی بین درگیری ها و تاثیر آنها بر زنان را دریابیم، در عین حال، نگاه فمنیستی به جنگ به ما کمک می کند تا خطوط فکری متفاوتی که چنین تجاربی را در بر می گیرند، در زمین خودشان کشف کرده و بفهمیم. مزید بر آن، چنین دیدگاههایی نقش مهمی در هدایت برنامه های عملی در آینده  ایفا می کنند. برنامه هایی جهت تعدیل و از بین بردن تضادهای موجود در راستای تقویت  سلامت باروری، که هم اکنون نقش آنها بسیار کمرنگ است(4).

در حالی که، رایج ترین یا به قول یورگ اوتزینگر و میشل وایس، "راه واضح و آشکار" برای در نظر گرفتن سلامت عمومی در جنگ، همانا توجه به میزان تلفات و جراحات نظامیان و غیر نظامیان است(44)، تمرکز مستقیم فقط بر آمار مرگ و میرها باعث می شود تا آسیبهای بلند مدت درگیری های مسلحانه و تاثیرات سو آنها بر مسایل جنسیتی کمرنگ و نامشخص باقی بمانند. آسیبهایی که بر بدن زنان و دختران تاثیرات مخرب و عیر عادلانه ای باقی می گذارد. در یک چشم انداز نوین جهانی با رویکرد قطبی شدن، جنگ و نزاع ها، گردآوری داده های بیشتر، و نظریه پردازی در باب چرایی طرح این موضوع، بسیار ضروری به نظر می رسد. اینجاست که شنیدن و یادگیری از روایتهای زنان و دخترانی که در موقعیت های جنگی و پسا جنگ زندگی کرده اند، حایز اهمیت می شود. چرا که، سلسه مراتب در هم تنیده ی سیستم قدرت حاکم بر مسایل جنسیت را آشکار می سازد، همان ساختاری که باعث و بانی ایجاد و سرپوش گذاشتن برآسیبهای دراز مدت پس از خاتمه ی رسمی درگیری ها هستند.


توصیه ی ما این است که: مطالعات در زمینه ی بهداشت جهانی می توانند از ادغام دو موضوع با هم سود ببرند منظور ادغام بینش های مربوط به سلامت عمومی و مطالعات فمنیستی پیرامون جنگ ها است. زیرا نه تنها توضیحی پیرامون چگونگی تاثیر جنگ بر سلامت جنسی و بهداشت باروری زنان و دختران در اختیار می گذارد بلکه به ما این فرصت را می دهد تا به این سوال اساسی پاسخ دهیم: چرا؟ چرا حقوق جنسی، باروری زنان و دختران در درگیر ها ی مسلحانه نقض و مخدوش می شوند؟ و چگونه می توانیم از تاثیرات جنگ بر حرمت بدن و سلامت روحی و جسمی زنان و دختران جلوگیری کرده و آنها را از بین ببریم؟ با آگاهی از پیچیدگی های جنگ و درگیری های مسلحانه و با رویکرد جنسیتی بر اثرات متفاوت انها بر سلامت جنسی و باروری می توانیم به یک نگاه کلی نزدیک شده و بر چرایی که پرسیده بودیم، اگاهی یابیم. این دو رویکرد می توانند اولین گام و قدمی اساسی برای اقدام عملی در حفاظت از سلامت و بهداشت جنسی و باروری زنان باشند.


ژوئیه ۲۰۲۴

* متن اصلی:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC10026773/

منبع: به نقل از گاهنامه «برابری» شماره دو، تابستان ۱۴۰۳