موضوع: دکتر مصدق در دادگاه نظامی:
خیر، خواهم ایستاد[در پاسخ به رئیس دادگاه که اجازه نشستن داد]. در آخرین دفاع خود-آخرین دفاع کسی که می خواهید او را محکوم کنید- به منظور هدایت نسل جوان می خواهم از روی حقیقتی پرده بگیرم و آن این است که در تاریخ مشروطیت ایران، این اولین بار است که یک نخست وزیرقانونی مملکت را به بند و حبس می کشند و روی کرسی اتهام می نشانند.
برای شخص من خوب روشن است چرا اینطور شده ولی می خواهم طبقه جوان مملکت که چشم و چراغ و مایه امید مملکت هستند، علت این سخت گیری و شدت عمل را بدانند و از راهی که برای طرد نفوذ استعماری بیگانگان پیش گرفته اند منحرف نشوند و از مشکلاتی که در پیش دارند هیچ گاه نهراسند و از راه حق و حقیقت باز نمانند. به من گناهان زیادی نسبت داده اند ولی من خود می دانم یک گناه بیشتر ندارم و آن این است که تسلیم خارجی ها نشده و دست آنها را از منابع طبیعی ایران کوتاه کردم و در تمام مدت زمامداری خود یک هدف داشتم و آن این بود که ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شود و هیچ عاملی جز اینکه ملت ایران بر مقدرات خود مسلط شود و هیچ عاملی جز اینکه ملت در تعیین سرنوشت مملکت دخالت کند...(رئیس دادگاه اجازه نمی دهد سخنان دکتر مصدق ادامه یابد.)
جلسه پنجم دادگاه نظامی
" محمد مصدق در محکمه نظامی" -جلیل بزرگمهر- انتشارت نهضت مقاومت ملی ایران- ص ۱۹۵